فیلم داد، از شورش گرسنگان میگوید!

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، لقمان مداین منتقد جشنواره فیلم فجر طی نقدی اختصاصی نوشت:
همزمان که نقدش را مینویسم اثر بر پرده نمایش هست و مدام این متن را به روز میکنم، شروع خوبی داشت، با پیرنگی که دست و پا میزد تا خود را تا انتهای مسیر بکشاند، اما کمیتش لنگ بود، فیلمنامه چکش کاری نشده، عنصر ارتباطی اش پول است یعنی فقر! محتوا جوانی را نشان میداد که اگر آزاد باشد نه حمایتی دارد، نه کمکی، از شدت بی پولی، بی کاری و بی مکانی باید خلاف کند تا خرج روزمره اش با هزار زحمت در بیاید، چه کارمند دولت باشد چه جوان بیکار، وقتی انگیزه ای به زندگی ندارد به خودکشی روی می اورد، اگر هم بخواهد زندگی کند هزاران مانع سد راهش میشوند.
تدوین کتب درسی را به سخره می گرفت که در عین جهالت سعی دارد نام مشاهیر ایران را از کتب حذف کند. نشان می داد شهروندی که روزی چهارچوب اعتقادی داشته و قسم دروغ نمی خورد، وقتی در کسب روزی حلال به مشکل میخورد ناچارا به خلاف کشیده میشود. وقتی قانون او را جز برای دستگیری، تهدید و تحقیر نمی خواهد، در باتلاق خلاف عمیق تر میشود، وقتی فشار فقر او را بیشتر تحت فشار میگذارد همان جوانی که میخواست سرباز شود تا به امنیت اجتماعی خدمت کند چاره ای ندارد جز اینکه دست به سلاح ببرد، نشان میدهد هیتلر برای صندلی های خالی سخنرانی میکند، یعنی پایگاه مردمی ندارد! هشدار میداد به حاکمیت که دستگاه قضایی و در یک کلام قانون مجرم را میسازد و این چرخه معیوب ادامه دارد.
تدوینش افتضاح و مدام کات های بی ربط میزد، فیلمنامه پر از اشکال بود، اصلاح رنگ و نور خوبی نداشت، فیلمبرداری فاجعه بود، بجز دو نقش اصلی بازی مناسبی از دیگر بازیگران گرفته نشده بود، میزانسن ضعف جدی داشت، تعلیق ها آبکی بود، چیزی به نام گریم نداشتیم، پیرنگ و خرده پیرنگ ها قوی نبودند، اما موسیقی به فیلم نشسته بود.
فرصتی برای پرداختن به نقد کامل نیست و مجبوریم طبق استاندارد جهانی هر فستیوال نقد ریویو محور ارائه کنیم پس نقد کامل بماند برای فرصت مناسب.