انتقاد تند علی رحیمی بازیگر فیلم پیرپسر به مسعود فراستی/ نامهای به آقای عشق وایرال شدن در اکسپلور

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، علی رحیمی نقش آفرین اثر تحسین برانگیز پیرپسر طی یادداشتی اختصاصی به انتقاد مواضع تخریب گرایانه مسعود فراستی منتقد سینما پرداخت و نوشت:
برای شما که سالهاست فقط فریاد میزنید، اما نمیبینید.
آقای فراستی، این روزها دوباره آمدید جلوی دوربین و مثل همیشه، فیلمی را با چند کلمه تکراری خطاب قرار دادید : بدون تحلیل، بدون نشانهشناسی، بدون بحث درباره روایت، میزانسن یا حتی یک جمله درباره فرم.
اما زمانه عوض شده. اینجا دیگر دهه هفتاد نیست. نسل امروز نقد را با جدیت میخواند، ولی شما هنوز در پخش برنامه های بیست سال پیش تلوزیون فراموش شده مانده ایید که.
فیلم پیرپسر، با آن همه پتانسیل ، اثریست شکوهمند و پر از ایده، طراحی، روایت غیرخطی، استفاده از نشانههای تصویری، و دکوپاژ دقیق. همین فیلمی که شما دو کلمه پایش گفتید و ردش کردید، از منظر زیباییشناسی و کارگردانی، میتواند در کلاسهای سینمایی جهان به بحث گذاشته شود. اما شما، حتی یک جمله هم دربارهاش نگفتید که از جنس نقد باشد. نه نظریهای، نه ارجاعی، نه مقایسهای.
فیلمی که با وجود جنگ و تعطیلی های بعد از ان باز از همه قشر تماشاگر را به سینما کشاند و مردم را با ژانر اجتماعی آشتی داد.

آیا واقعاً این چیزیست که بعد از اینهمه سال به آن رسیدهاید؟ اینکه هر فیلمی که مطابق ذائقه شما نیست را با یک واژه ی تکراری صدا کنید و بروید؟ این دیگر نقد نیست؛ این قضاوت است، آنهم سطحی و عجولانه و نابخردانه.
ما نسلی هستیم که با خواندن بازن، ایبرت، بردول، ژیژک و حتی منتقدان مدرنتر، فهمیدهایم که نقد یعنی شکافتن لایهها، نه تخریب آنها با پتک جملههای کلیشهای.
ما منتظر جملهای از شما دربارهی ساختار روایت هستیم، درباره تنش در قاب، درباره بازی دوربین، نه صرفاً واژهای که از دهانتان بیفتد روی فیلم و مثل همیشه صرفا برای خنده و به استهزا گرفتنتان.
لطفاً، برای آبروی خودتان هم که شده، کمی ببینید، بخوانید، بیاموزید.
دوران فریاد کشیدن و وایرال شدن با تحقیر هنر دیگر گذشته. امروز باید با فهم شنیده شد، نه با ادا و اطوار جلوی دوربین.
شما گفتید اکتای براهنی مطالعه نداشته؟
برادر من، اگر اکتای براهنی از امروز تصمیم بگیرد که در کنار فیلمسازی نقد فیلم هم بنویسد، باز هم دهها سال از شما جلوتر است. چرا؟ چون او پیش از ساخت پیرپسر، سالها فیلم دیده، نقد خوانده، تحلیل کرده، نوشته، یک فیلم قابل قبول دیگر ساخته و قصه ی دو تا فیلم قابل قبول تر دیگر را نوشته و یکجور هایی سینما را زندگی کرده و باز سالها بین شاعران، منتقدان، و فیلسوفان بزرگ ادبیات نفس کشیده و اموخته.
چون شاگرد مستقیم رابین وود بوده، چون تماشای روزانهی دو فیلم سینمایی، نوشتن بیوقفه، و فکر کردن در سکوت، برایش یک سبک زیستن است، نه ژست فرهنگی.
خروجی چنین زیستی میشود پیرپسر؛ نه یک فریاد توخالی جلوی دوربینِ تلویزیون.
شما اما متأسفانه نه نقد یاد گرفتهاید، نه فیلم ساختید، نه تلاشی کردید برای فهم آنچه دارید قضاوت میکنید.
فقط وقت تلف کردید — آنهم با صدای بلند.