کتاب «ارواح هیروشیما» (Ghost of Hiroshima) نوشته «چارلز پلگرینو» منتشر شد/ سه تهدید وجودی پیش روی بشر از نگاه جیمز کامرون: «همدردی ابرقدرت ماست»

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، همزمان با هشتادمین سالگرد بمباران اتمی ژاپن، کتاب «ارواح هیروشیما» (Ghost of Hiroshima) نوشته «چارلز پلگرینو» منتشر شد. این کتاب از ماهیت بمباران اجتناب نمیکند اما سعی دارد این حمله را از زاویه دید انسانهایی عادی روایت کند که معجزهوار از آن هولوکاست هستهای جان سالم به در بردند.

«جیمز کامرون» کارگردان فیلمهایی چون «تایتانیک» (Titanic) و «آواتار» (Avatar) پیش از انتشار کتاب امتیاز اقتباس سینمایی از آن را خریداری کرده اما در مصاحبه جدیدی با «رولینگ استون» میگوید از چالشهای آن به خوبی آگاه است.
او درباره اینکه چرا به سراغ چنین کتابی رفته میگوید: «همهچیز برای من از هشت سالگی شروع شد، بحران موشکی کوبا، و پدرم که آموزشهای پناه گرفتن در زمان بمباران را جمع کرده بود. من در نزدیکی آبشار نیاگارا در کانادا بزرگ شدم، و با توجه به اینکه منطقهای برای تولید برق بود به این نتیجه رسید که یکی از اهداف بمباران است. شاید اشتباه نمیکرد. بنابراین ناگهان در هشت سالگی متوجه شدم که دنیا آن چیزی نیست که من تصور میکنم و این در ذهنم ماند. و بعد در دبیرستان، کتاب «جان هرشی» را خواندم، «هیروشیما» و آن کتاب را فراموش نکردم. بسیاری از تصاویری که با خواندن آن کتاب در ذهنم ایجاد شد به فیلمهای «نابودگر» (Terminator) اول و دوم راه پیدا کرد. در همین حین متخصص تأثیرات واقعی تسلیحات هستهای شده بودم. اینکه چگونه کار میکردند؟ فیزیک آنها چیست؟ تأثیرات واقعیشان چیست؟ بنابراین در تمام عمر بخشی از وجودم بود و فکر میکنم وقتش رسیده که با آن کنار بیایم. نه به شکل یک داستان، به روش علمی-تخیلی، بلکه به روش واقعی و تاریخی.»
کامرون میگوید هنوز معتقد است که امکان وقوع یک آخرالزمان شبیه «نابودگر» وجود دارد: «فکر میکنم هنوز خطر یک آخرالزمان از نوع «نابودگر» وجود دارد وقتی که هوش مصنوعی را در سیستمهای تسلیحاتی قرار بدهد، تا سطح سیستم تسلیحات هستهای، پدافند هستهای و همه این چیزها. چون جبهههای نبرد بسیار سریع است، زمان تصمیمگیری بسیار محدود است، به یک ابرهوش نیاز است تا بتواند تجزیه و تحلیل کند، و شاید عاقل باشیم و انسانی در این چرخه نگه داریم. اما انسانها جایزالخطا هستند، و خطاهای زیادی به وجود آمده که ما را در مرز وقوع جنگ اتمی به واسطه حوادث بینالمللی قرار داده. بنابراین نمیدانم. حس میکنم در مقطعی از پیشرفت بشر هستیم که سه تهدید وجودی داریم: تغییرات اقلیمی و تخریب کلی دنیای طبیعی، سلاحهای هستهای، و ابرهوش. همگی آنها به تعبیری همزمان آشکار شدهاند و به اوج رسیدهاند. شاید راه حلش ابرهوش باشد. نمیدانم. پیشبینی نمیکنم اما شاید اینگونه باشد.»
کامرون در پاسخ به این پرسش میدهد که با افزایش شمار جنگها چگونه باید قلاده مقامات را گرفت و آنها را به گوش دادن وادار کرد: «رونالد ریگان گوش داد. [فیلم تلویزیونی] «روز بعد» (The Day After) را تماشا کرده و [موضوع احتمال وقوع جنگ هستهای میان آمریکا و شوروی] او را به هم ریخته بود. نمیتوانست بخوابد، و اقداماتی صورت داد که در واقع تفاوت ایجاد کرد. به نظر من باید با انسانیت مسئولین دست یافت. پرسش این است که آیا مسئولین همدردی و انسانیت لازم را دارند؟ وقتی ایلان ماسک میگوید: «همدردی مثل معلولیت است، مانع پیشرفت ما میشود»، من فکر میکنم که نه، این ابرقدرت ماست. همدردی ابرقدرت ماست. باید قدردانش باشیم و آن را بپذیریم.»