نقد لقمان مداین پژوهشگر و منتقد سینما به ناکارآمدی گزینه های ریاست جمهوری/ پزشکیان برای ایران همان مرضیه برومند است برای خانه سینما!

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، لقمان مداین نویسنده و منتقد سینما طی یادداشتی در نقد فضای انتخابات و ناکارآمدی گزینه های ریاست جمهوری در تغییر فضای قطعی حاکم بر ایران نوشت: فضای انتخابات را رصد می کنم، طنزی است که انتهایش ناپیداست، بال های چپ و راست به جان هم افتادند تا در بگومگوهای انتزاعی خود را بیشتر بزک کنند، می پرسید چرا انقدر ناامیدی؟ می گویم چون هیچ چیز قابل تغییر نیست، هنوز کفن رئیسی خشک نشده بود که بذرپاش با آن عقبه پر از سوال فعالیت انتخاباتی اش را آغاز کرد، در مسجدی حوالی شمیرانات تهران، نقل است از بومی ها که وقتی میان مسجدی ها اعتراض بالا گرفت تلفن یک نفر زنگ می خورد، فکر می کنید کیست؟ پشت آن تماس بدون شماره فردی است به نام سردار قره باغی و خود را جانشین سازمان اطلاعات معرفی می کند که با بذرپاش کاری نداشته باشید، امام جماعت نیز می گوید با سردار دوست است و بخاطر در اختیار گذاشتن مسجد و سابقه کاری در وزارت ارشاد قرار است وزیر شود، وحید حقانیان می آید، فردی که میان اهالی سیاست نقل است وقتی طائب برادرش را به جرم فساد بازداشت کرد، با اسکورت بیت به آنجا رفت و درب بازداشتگاه را قهرا گشود تا برادرش را آزاد کند، حتی عربده زد این همه گردن کلفت بروید دانه درشت ترها را بگیرید، هرچند همان شب خودش را سوار ون کردند و زمینه بازنشستگی اش چیده شد، می گویید دروغ است خب من می پذیرم! تمامش شایعات بوق های معاند است اصلا، خوب است؟ اقرار از این محکم تر می خواهید؟ اینها ردصلاحیت شدند و اسباب خنده ما بیشتر، به امروز می آیم، مناظره ها گذشته و هر طرف دارند خود را به آب و آتش می زنند، خنده هایم آنجایی وحشت زده می شود که عده ای را در دفاع از قالیباف می یابم که می گویند به کارنامه رای بدهید، کدام کارنامه؟ همانی که به ادعای تمامی منتقدانش مانند عضو وقت شورای شهر یعنی الویری و مهدی خزعلی یا صبا آذرپیک و یاشار سلطانی و وحید اشتری و رائفی پور که الحق و الانصاف اذهان جملگی ما را نسبت به ایشان مشوش ساختند و هیچگاه پاسخ گویی مستندی ندیدیم که آرام یابد،  12 سال شهردار تهران بود و همسرش را مشاور ویژه خود کرد و حقوق مدیریتی پرداخت، همانی که به حساب خیریه همسرش 1000 میلیارد واریز کرد و از جیب عوارض مردم بخشید! همانی که زمین های بی بهای غرب تهران را برداشت، منابع طبیعی را تغییر کاربری داد و در آب نمک نگه داشت تا اینکه قیمت پیدا کند، بانک آینده را به پا کردند و با سود زیاد مشتری یافتند و با سپرده های مردم به خود وام دادند و در وسط بیابان ایران مال ساختند، منابع آبی تهران را خالی کردند و دریاچه ای ابتر خلق کردند تا خشکسالی را دائمی کنند و زمانی که زمین های درون آب نمک متاثر از ایران مال و دریاچه ارزشی فزونی یافت آن را به بهای صد برابر فروختند و بر سر سفره پهن شده نشستند، زمین هایی که بعدا برج های سرسام آوری شد تا همراه با افزایش سرزمینی تهران و گسترش بیش از حد جمعیت معضلی مفصل ایجاد کند به نام ترافیک و حضرات با پررویی نجومی در سیمای میلی نشستند و گفتند ترافیک تهران بخاطر این هست که رضاخان عرض خیابان ها را باریک گرفت و پایه ترافیک آنجا زده شد! بیچاره رضاخان و بیچاره درشکه های خیابان پهلوی، بگذریم، تراکم فروختند، زمین دارای جواز 4 طبقه را 15 طبقه ساختند و طبقه ای یک میلیارد گرفتند و همین ارتفاع های جاهلانه مسیر کریدورهای تنفسی تهران را بست و آلودگی ریشه دار شد و بیزینس تراکم ها در دفتر خیابان میرداماد با پسر همین کاندیدای دارای کارنامه بود که تراکم شما را می خرید و یا با کم و زیاد کردن مابه التفاوت آن در جای دیگر به شما تراکم می داد، املاک نجومی بخشیدند و منتقدان خود را یکی پس از دیگری روانه زندان کردند، با کمال وقاحت یاشار سلطانی افشاگر دخترش را به زندان فرستاد و بلافاصله فرزندش را آورد در رسانه تا بگوید ادعاهای افشاگرانه اشتباه بوده و مجری بی لیاقت برنامه نگفت اگر راست می گویید افشاگر را هم بیاورید مقابل خود تا هرکدام اسنادش را ارائه دهد و مردم، سیه روی را بشناسند! گفت بارداری سختی را بخاطر آن افشاگری تحمل کردم و نگفت منتقد پدرش صبا آذرپیک را در دوران بارداری به زندان فرستادند تا اینکه فرزندش سقط شد! حتی انقدر ایستادند تا زمینه پاک سازی اسناد فراهم شود سپس وحید اشتری را هم به بند کشیدند! دیگر دامنه قربانیان او محدود به محمدعلی نجفی و مهدی خزعلی نماند.

هیات ها را حمایت صد در صدی کرد تا با پول شهرداری تامین بشوند و رشد پیدا کنند، وعاظ را بالا آورد و سیر کرد و حالا از همان ها سواری می گیرد تا رای بیاورد، کسی که یک ماه پیش با رای 400 هزارتایی وارد مجلس شد و نسبت به دور قبلی هشتصد هزار رای ریزش داشت آمده در رقابت 20 میلیونی شرکت کند.

کسی که در مجلس تا توانست از بیرون نیرو آورد که فضای آنجا را دست بگیرد و امنیتی کند، جلوی ورود نماینده های سابق را گرفت تا افشاگری شکل نگیرد و در کوی فراز سعادت آباد خانه برای نماینده های بذل و بخشش کرد تا بر سر نیزه بتواند بنشیند، از حق زنان می گوید و کنش گری مدنی زنان را به مشاغل خدماتی که در پلیس ایجاد کرده تا ابزار قهریه تقویت شود تقلیل می دهد و نمی گوید چرا در تمام این سال های نمایندگی قوانین را اصلاح نکرده که زن رجل سیاسی شناخته شود و اگر کرده بود امروز رئیس جمهور زن داشتیم، چرا هنوز زنان برای خروج از کشور باید اجازه یک مرد را بگیرند، چرا باید برای حق طلاق و حضانت التماس کنند، چرا نباید گواهینامه موتور بگیرند و هزاران چرای نابرابر دیگر که می توانست برابر شود.

عزیزی می گفت حتی اگر تخلف هایش را هم نادیده بگیریم، چشم بر حمله شبانه او به ساختمان شورای شهر اصلاحات ببندیم که تمام اسناد را پاکسازی کرد و صبح فردا همه را تلفنی تهدید کردند که اگر نسخه ای از تخلفات پاک شده منتشر شود مسئولیتش با خودتان است ببندیم، شهرداری را با موجودی مثبت تحویل گرفت و با هفتاد هزار میلیارد بدهی تحویل داد که هنوز با سه شهرداری که جابجا شده کمر شهرداری زیر این بدهی ها صاف نیست و این حکایت روایتی است که نقل میشه وقتی ناپلئون پیروز شد از مشاورش پرسید چقدر تلفات داشتیم و او پاسخ داد شصت درصد، پس ناپلئون گفت یک بار دیگر پیروز شویم نابودیم! حال اگر ایشان رئیس جمهور شود باید چند استان را بفروشیم تا بدهی اش پاس شود!

و به قول همان عزیز او هر خلافی را که بگویی مرتکب شده کافی است ده گرم مواد بفروشد تا رسما لقب پدرخوانده باقر را از آن خود کند، هرچند شایعه است که اینکار را می کند چراکه اوایل دهه هشتاد برای تامین هزینه یک ستاد انتخاباتی هزار میلیارد هزینه کرده یعنی با دلار نهصد تومانی، از کجا آورده بود؟، گفتم خواب نما شدی هیچ کدام از این اتهامات را من باور ندارم، تمامش برای تخریب این شهید زنده است!

باز هم می گویید از خدا بترس و به برادر مومن! خود گمان بد نبر؟ می گویم من که چیزی نگفتم، استغفرالله ربی و اتوب الیه، می گویی تمام آن ادعاها کذب بوده؟ می گویم یقین دارم! می گویی کار بوق های معاند است و پروژه بگیرها؟ می گویم درست است، اقرار می کنم ایشان مدیری انقلابی و پاکدست است! کافیست؟ فقط یک سوال آرامم نمی گذارد، آیا رزومه ایشان از رهبری بیشتر است؟ آیا دشمنانش یا منتقدانش از رهبری بیشتر است؟ کاش خدا قلبم را از تاریکی نجات دهد که چرا دشمنان رهبری در هر کجا می گویند نتوانستیم یک نقطه خاکستری در کارنامه مالی ایشان پیدا کنیم ولی دشمنان برادر مومن ما می گویند نتوانستیم یک تپه سالم از او پیدا کنیم؟ شاید قلب هایشان مریض است و این شهید زنده را درک نکردند! عزیزمان فضولی کرد و باز گفت شاید هم نقاط خاکستری بر اثر کور رنگی بوده! بگذریم..

کسی که خروجی عملکردش از طول و عرض نامش نیز کمتر است هم انصراف داد، قاضی زاده، کسی که وعده داد سربازی را جمع می کند، بورس را حل می کند، یک میلیون مسکن می سازند اما تمامش دروغ بود! باز هم آمد و گزاف گفت، به زنانی که حق موتور سواری ندارند وعده جت اسکی سواری داد، از صدا و سیما که با پول بیت المال فعالیت می کند سو استفاده کرد و در چشم مردم نگریست و گفت کنار نمی روم و مثل همیشه صادق نبود.

بولدوزر انقلاب را در باکش آب ریختند، ناکوک است، به چشمانش نگاه کنید، هربار که تیکه می اندازد زیر چشمی نگاه می کند تا ببیند دیگران می خندند یا خیر، تو گویی کمبود محبت دارد، زاکانی آمده تا با منفور شدن دیده بشود، نانش در بگومگوست و وقتی بایکوت می شود با کارگردان چشم تو چشم می کند که به او گیر بدهد، فروش تراکم را از سر گرفته و این برای  شهردار شهر یعنی بازار ناموس فروشی، مگر خود نگفتند برای سرباز، سلاح و برای شهردار قوانین شهری ناموسی است؟ بگذریم، انقلابی و فعال است! با معاونت اجتماعی نیروی مقاومت مردمی وارد تعامل شده و از پتانسیل حوزه زنان بهره می برد تا طرح نور را اجرایی کند، آن بندگان خدا هم زحمت می کشند، فکر کن مدام از سر مترو بروی ته مترو، لاین عوض کنی تا جمعیت را زیاد جلوه بدهی! عزیز پایبند به تئوری توطئه ما می گوید او نیز مثل قالیباف که در چشم مردم نگاه کرد و گفت تراکم نفروختم و فروخته بود، می گوید حجاب بان ها را سامان دهی نکرده اما کرده! حالا او هم انصراف داده، می گفتند از آبرویش را خرج انقلاب کرد گفتم آبرویی نداشت که خرج جایی کند فقط کنار رفت تا میزان آرایش در بین حداقلی ها معلوم نشود.

مردی با عبای قهوه ای توجه من را به خود جلب کرده، پورمحمدی را هربار که می بینم خنده ام می گیرد دستانش را حین صحبت با آهنگ و نظم خاصی تکان می دهد که اگر ادیتور حلال خوری پیدا بشود می تواند آن را به حرکات موزون ارتقا بدهد، با شهر عجیبی مواجه ایم، کسی که پدر مشکاتیان ها و شجریان ها و ابتهاج ها را درآورد امروز همراه شو عزیز می خواند، نمی خواهم زیاد به او بپردازم چرا همگان او را می شناسند و مهم تر اینکه طبق فایل صوتی فاش شده از بیت مرحوم منتظری تجربه شده که قبل از ماه محرم نباید زیاد به او پیله کرد! فکر کنم آخرین بار هم این عبا را در آن زمان پوشیده بود! عزیزی می گفت انسان سالمی است و دورانی که آن اتفاقات ناگوار افتاده وزارت کاره ای نبوده، اختیارات امروز سیستم را با آن روز قیاس نکن، گفتم اتفاق ناگوار نبود جنایت بود، با کلمات نمیشه بازی کرد، یک شبه هم نمیشه مورد اعتماد مردم قرار گرفت.

دیپلمات مورد علاقه رسانه شاید تنها گزینه جدی حاکمیت باشد که برای تشکیل اتحاد جماهیر اسلامی برنامه های مفصل دارد، جلیلی رفته و ریز همه چیز را درآورده که در تقویت زیر ساخت بزرگترین امپراطوری چیزی از قلم نیافتند، پایگاه رای مرحوم را دارد و خیالش راحت است، ترجمه آیات قرآن قرائت شده در ابتدای تمام مناظره ها را شاهد مثال می گیرم که کاملا رسانه بی طرف بوده ضمنا در مجازی نقل است که در کنار رسایی، وحید اشتری هم یک روزی عضو تیم او بوده و این یعنی می داند قالیباف کیست و برای همین هم شعار مبارزه با فساد اول از دوستان را سر داد، به عزیز دیگری می گفتم جلیلی پیش قالیباف امام زاده است باید پشتش نماز خواند، حداقل کارهای خلاف او را مرتکب نشده! پرسید کدام خلاف؟ گفتم ببخشید، هیچ کدام ثابت نشد! حواسم نبود! پشت او هم نماز بخوانید!

پزشکیان و ما ادراک پزشکیان، می پرسید انسان سالمی است می گویم آری، صادق است؟ گاهی، رای بدهیم؟ نه! می پرسید چرا و من پاسخ هایم مفصل است، به قول سیمین بهبهانی چای را فراهم کنید شاید گفتگویمان به درازا کشید، من با آنکه او را دوست دارم اما مخالف اش هستم و دلایل جدی خودم را دارم، بی تجربه نیستم، حزبی بودم، سال هاست در ستاد ها و جبهه های انتخاباتی فعالم، می دانم رای چیست و کسب رای چگونه است، از کار ستادی تا میدانی همه را انجام داده ام، با هر فرد و هر جناحی در هر جایگاهی از صدر تا ذیل مستقیم و با واسطه نشست و برخواست داشته ام و اگر سیاست را کاسه آبگوشتی در نظر بگیری به جرات درون آن را با انگشت کوچک خود تمییز کرده ام! حرف هایم تئوری نیست و برآمده از تجربه ای 15 ساله است. پزشکیان قرار است چه کاری انجام دهد که به او دلخوش کرده اید؟ حجاب را بردارد یا گشت ارشاد را؟ جایی که فرمانده ناجا در پاسخ به غیر قانونی بودن گشت ارشاد به روحانی رئیس شورای امنیت ملی و رئیس جمهور وقت گفت ما به تکلیف شرعی عمل می کنیم و بعد به قانون و گشت ارشاد را محکم تر اجرا کرد آیا آرزویتان محقق می شود؟ ضمن اینکه پزشکیان در مجلس کسی بود که به احمدی نژاد عتاب کرد چرا گشت ارشاد رو حمایت نمی‌کنید؟! اینجا مملکت ملوک الطوایفی است، هرکس به یک منبع قدرت متصل است و زیر بار دیگری نمی رود، حاکمیت به این نتیجه رسیده که یک بدنه همیشه منتقد دارد و هرکاری کند آنها راضی نمی شوند و یک بدنه مذهبی پای کار که اگر احکام شرعی را اجرا کند می مانند و همیشه پایه های حکومت را محکم نگه داشته اند، پس ترجیح اش نگه داشتن بدنه همیشه در صحنه است نه شما! خوش خیالی است که تصور کنید حجاب را کنار می زنند، برداشتن حجاب یعنی کنار زدن دین و این یعنی از دست دادن بدنه اصلی! و این همان تحلیلی عین به عینی است که یامین پور گفت.

پزشکیان به صحنه آمده اما بدون برنامه، تازه می خواهد انتخاب بشود و دنبال برنامه بگردد و این یعنی فاجعه برای اصلاحات که با این همه احزاب هنوز برای انتخابات هایش آمادگی ندارد، کسی که نمی داند حکم فیلترینگ را قاضی قوه قضائیه امضا کرده نه دولت چطور می خواهد آن را بردارد؟ مگر خودش نگفت جهرمی طی تماسی گفته من را بجرم مخالفت دادگاهی کردند و دو رقیب دیگر فیلتر را انجام دادند؟ پس وزیر اختیاری ندارد! مگر قاضی عزل شده قوه دستورش را نداد؟ کسی که نمی داند مصرف سوخت خودرو چقدر است و آن گاف فاحش را می دهد چطور می خواهد با مافیای خودروسازی مواجه شود؟ کسی که از دستمزد نجومی پزشکان دفاع می کند چطور می خواهد خدمات درمانی را تحول بخشد؟ باز هم مردم باید بروند و به تعبیر وزیر بهداشت روحانی خود را بمالند تا دردشان تسکین یابد؟ تازه ایشان می گوید جراح درجه یکی است اما همکارانش می گویند در عمل قلب باز کنار می ایستد و نظارت می کند یعنی در حوزه تخصصی خودش هم نمی تواند عملگرا باشد! چگونه می خواهد برای زنان گامی بردارند وقتی در دولت روحانی برای زنان حتی درب ورزشگاه را هم نتوانستند باز کنند! کسی که نهایت دغدغه اش از هنر فیلم های زیرزمینی رفته به خارج است چطور می خواهد به داد پنج هزار هنرمند بیکار برسد؟ مگر هنر فقط سینما است و مگر سینما فقط در چند فیلم زیرزمینی است؟ نهایتا خانه سینما می افتد دست عزیزی مثل مرضیه برومند که می آید و زیر فشارها کمر خم می کند و می رود! پزشکیان برای ایران، همان مرضیه برومند است برای خانه سینما! روزگاری می گفتند رئیسی حرف زدن بلد نیست و امروز پزشکیان آمده که از شدت سخنران نبودن، ستادش تایپ می کند و او می خواند، یعنی بزرگترین توصیه ستادش در مناظره ها این است که تو حرف نزن! حال بگویید آیا می تواند جلوی بازداشت های قانونی! را بگیرد؟ مگر دست اوست؟ آیا می تواند تحولی در سیاست خارجه به ارمغان بیاورد؟ مگر تابع سیاست های کلی نظام نیست! پس چه چیزی قرار است تغییر کند، حتی حمایت ضمنی اصلاحات از او نیز بلاتشبیه از حب علی نیست بلکه از بغض معاویه است، برای زدن پوز حاکمیت وگرنه فردای پیروزی رهایش می کنند و می روند، برای پزشکیانی که در عصر سخنرانی های شعله ور آیت الله طالقانی و اندکی شریعتی و مقداری بهشتی گیر کرده ایران امروز زیادی غریب است، او هنوز نمی داند وقتی به نقد مدارس غیرانتفاعی می پردازد رسما بدنه اصحاب قدرت که هرکدام برای امرار معاش یک مدرسه دایر کردند را تهدید می کند و دشمن می خرد، کم خردی است اگر توقع برداشتن کنکور داشته باشید، جهل است اگر فکر کنید تحولی در عرصه فرهنگ رقم می خورد، وقتی یک نویسنده ایرانی بخاطر تحریم فرهنگی نمی تواند در خارج از کشور کتابش را چاپ کند، حتی ایمیل او را پاسخ نمی دهند و طبق آمار دو سال پیش میزان چاپ کتاب مملکت 200 هزار جلد در سال بوده و امسال نصف آن شده، نگاه به آمار فروش ریالی امسال جوک است، بخاطر گران شدن کاغذ زیاد جلوه می کند، این درحالی است که در انگلستان حدود 200 میلیون و در فرانسه قریب به 450 میلیون جلد کتاب فروش می رود، می بینید؟ حتی قلم نویسنده نیز به تحریمی بستگی دارد که وقتی تابع سیاست های کلی باشی قیمت پیدا نمی کند، پس برای ما از تحول سخن نگویید.

پزشکیان می تواند بیماری خودایمنی آزادشدگان را درمان کند؟ می تواند زنان فعال مدنی را از بند رهایی بخشد؟ می تواند زیباکلام پیرمرد را که کانالیزه سخن نگفته بیرون آورد؟ می تواند صدای تاجزاده ای باشد که می گفت تنها راه ما مشارکت مدنی و انتخابات است و زندان شد! می تواند تکلیفش را با حصر موسوی مشخص کند؟ حتی عکس او را هم از ترس به دست نمی گیرد و نامی از او نمی برد، اگر نه پس چگونه می گوید محکم می ایستم! منشور حقوق شهروندی چگونه قرار است اجرایی شود؟ او حتی در مناظره 31 خرداد نامی از زنده یاد ندا آقاسلطان نبرد با اینکه سالگردش بود و تمام حاکمیت اعلام کرده به دست دشمن خارجی در تظاهرات جنبش سبز کشته شده و می خواستند شهید خطابش کنند که خانواده اش تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نشدند!
بگویید آیا برنامه ای برای اقتصاد آفت زده ایران دارد؟ وقتی تابع صد در صدی است کدام تغییر محقق می شود؟ آیا از درد کشاورزان باخبر است؟ نیازهایشان را می داند؟ وزرشکاران را می شناسد؟ کارگران را چه؟ مگر حزب اسلامی کار زیر نظر اصلاحات نیست؟ مگر جز بیچاره کردن کارگران دستاوردی هم داشته؟ او حتی از عملکرد نیروهای نیابتی نیز حمایت می کند، من نمی گویم این حمایت اشتباه است اما تناقض است، چطور می خواهی با غرب مذاکره کنی وقتی اذنی نیست تا برجام منطقه ای را انجام دهی؟ وقتی به روسیه پهپاد و موشک می فروشی و قرارداد خرید سلاح و قراردادهای طولانی مدت دیگر بستی چگونه می خواهی با متحدان اوکراین دست دوستی دهی؟ وقتی یمن با موشک ناو امریکایی و انگلیسی را می زند، مسیر دریایی را مسدود می کند آیا راهی برای گفتگو می ماند؟ وقتی تابع سیاست جهان شمول چین شدی چگونه به سمت امریکا متمایل می شوی؟ چگونه بنا هست به برجام برگردی وقتی تابع سیاست ها کلی هستی و همان سیاست می گوید شرط پیشرفت این است که امریکایی ها نزدیک نیایند؟ چگونه می خواهی اف ای تی اف را امضا کنی وقتی یکی از سپاه را تروریست اعلام کردند و تو پس از پذیرش باید گزارش سپاه را ارائه بدهی! آیا می توانی آنها را به درون پادگان بازگردانی؟ قرار نیست چون آهنگ “برای” شروین در ستاد پخش می شود و رنگ انتخاباتی اش سبز است به او رای دهیم، بنا نیست چون دردها را فریاد می زند پشت او در بیاییم، باز کردن زخم های قدیمی اگر بدون درمان باشد تنها ما را زجر می دهد!

او باید پاسخگو باشد که چگونه خانم زرآبادی در کنار آذری جهرمی در ستادش فعال هستند، مگر خانم زرآبادی فریاد نمی زد که آذری جهرمی به فساد کلان در وزارت ارتباطات مبتلا شده، مگر نمی گفت تحت فشار است تا سکوت کند؟ پس چگونه کنار یکدیگر فعالیت می کنند؟ مگر مرز میان تطمیع و افترا چقدر است؟ چگونه با فساد مبارزه می کند وقتی همین را پاسخ نمی دهد؟ وقتی طرح شفافیت آرا را در مجلس امضا نکرده؟

آیا پزشکیان می داند کارمندان نهاد ریاست جمهوری را با قراردادهای 30 ساله رسمی کردند تا نتواند به آن کرسی مسلط شود و افراد خودش را در پاستور مستقر کند؟ آیا می داند در صورت بازگشت، ترامپ یک بار دیگر فروش نفت را به کمترین مقدار ممکن در روز می رساند و سال آخر ریاست جمهوری روحانی باز تکرار می شود؟ مگر غیر از این بود که چین و روس می گفتند بخاطر تحریم نمی توانیم کمکی کنیم و تنها لطف چین این بود که سیلوهای نفتی اش را در اختیار ما گذاشت تا نفت خود را به آنجا ببریم که اگر روزی تحریم ها برداشته شد معطل استخراج و حمل و نقل نشویم؟ البته اجاره سیلوها را تا قران آخر گرفت و هر آنچه روحانی دپو کرد رئیسی فروخت، مثل وقتی که هرچقدر روحانی واکسن خرید نگه داشتند و ندادند تا رئیسی بیاید و ژست قهرمان بر روی پیکر بی جان مردمی بگیرد که قربانی جنگ قدرت شدند! آیا نمی داند مذاکره با ترامپ برای او یعنی مذاکره با قاتل سلیمانی و برای خودشان یعنی مذاکره قهرمانانه با صدام؟ آیا از جنگ قریب الوقوع در لبنان باخبر است که نیرو اعزام می شود؟ آیا می داند رسما اعلام شده به لبنان حمله کنند پاسخ مستقیم می دهیم؟ آیا می داند این نبرد طوفان الاقصی تازه شروع یک بحران بزرگتر است که اسرائیل هم به آن نیاز دارد؟ آیا می داند که رئیس جمهور در ایران تنها یک تدارکاتچی است و هزاران آیای دیگر که وقتی قرار است بدون دادن برنامه و تضمین مناسب مردم را بازی دهید ما را به این جمله می رساند رای دادن اگر موثر بود مردم حق رای نداشتند!

هرچند نگارنده می داند که گزینه اول حاکمیت پزشکیان است و دوم قالیباف، چراکه او یک بازی دوسر برد را به ارمغان می آورد، اگر رای نیاورد یعنی مرگ تمام اعضا و جوارح اصلاحات و می توان دستگاه ونتیناتور را از آن جدا کرد تا حیات مصنوعی هم نکند، اگر رای بیاورد نیز برد است، چرا که با ایجاد رای مشروعیت خریده و می توان در چهار سال پیش رو کاری کرد که مانند بیست و هشت مرداد هوادارانش نیز به او پشت کنند و مرگ اصلاحات آن زمان رقم بخورد.
عزیز سیاستمداری که تیتر یک رسانه ها است می گفت حواست باشد، رئیسی خیلی تلاش کرد مذاکره کند غربی ها نیامدند، مغز استخوان نظام می خواهد توافق کند و می داند غربی ها با اصلاحات راحت ترند! پزشکیان کارگزار نظام است تا پرونده توافق به سرانجام برسد، گفتم مگر امریکایی ها اوایل دولت رئیسی با هویت مستعار و از راه دریایی از مرزهای جنوب شرقی به ایران نیامدند و مذاکره مستقیم کردند؟ گفت اینبار فرق دارد، اسرائیل زیر فشار است و جمهوری خواه ها هم حاضر شدند باج بدهند! چین یاغی شده و به قراردادش عمل نکرده و در منطقه هم علیه ما موضع گرفته و باید ادب شود، روس ها هم چون خود تحریم هستند و از بحران عبور کردند تمایل دارند این رابطه برقرار بشود که از طریق ما نفس بکشند! گفتم تناقض در این تحلیل بسیار است و باور کردنش سخت! گفت خودت نگاه کن رهبری کارش را بلد است، می داند هرچه بگوید برعکسش اجرا می شود، بگوید رای ندهید مردم رای می دهند، بگوید اینها مناسب نیستند مردم می فهمند که آن مناسب است، سخنرانی اش را بهم می زنند و مراسمش را لغو می کنند تا مردم شرطی بشوند، نظام او را می خواهد و برایش رای جمع می کند اما به شیوه خودشان!

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا