نقد جعفر گودرزی: لولی؛ لکنتی در میان سکوت و یقین

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، جعفر گودرزی رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نوشت:

لولی فیلمی است که در مرز میان مستند و داستانی حرکت می‌کند و با زبانی شاعرانه و استعاری، جستجوی انسان را برای بیان، هویت و حقیقت به تصویر می‌کشد. موسی، مردی با لکنت، در تلاش است بر ناتوانی خود غلبه کند، اما در لحظه‌ی تعیین‌کننده، قرائت نماز میت را به همسرش واگذار می‌کند. این کنش، تغییری ظریف اما بنیادین در روایت سنتی موسی (ع) است؛ گویی رسالت او نه در سخن گفتن، بلکه در واگذاری آن به دیگری معنا می‌یابد.

فیلم با قابی ایستا و ریتمی آرام، بیش از آنکه داستانی را تعریف کند، فضایی می‌سازد که در آن، همه در انتظارند: موسی برای امتحان، گلسا برای اقبال، و منیر برای خسرو. اما این انتظارها عقیم می‌مانند؛ نه کسی بازمی‌گردد و نه سرنوشتی به‌روشنی رقم می‌خورد. حقیقت در جای دیگری پنهان است، همچون منصور که در امامزاده کار می‌کرد، اما همان خسروی گمشده‌ای بود که کسی نشناخت.

امامزاده‌ی نیمه‌ویران، استعاره‌ای روشن از ایمانی است که نیاز به ترمیم دارد. برخلاف اماکن مذهبی دیگر که نمادی از ثبات‌اند، اینجا همه‌چیز درهم‌ریخته و چندطبقه است؛ فضایی که در آن، واقعیت و خرافه در هم تنیده شده‌اند. این را در مواجهه‌ی مردم با موسی هم می‌بینیم؛ برخی باور دارند او “نظر کرده” است، درحالی‌که او صرفاً درگیر بازپس‌گیری زبانش است.

استعاره‌های بصری فیلم حساب‌شده‌اند: لکنت موسی، که نمادی از ناتوانی در بیان حقیقت است؛ باد، که کلمات پاره‌شده‌ی صفورا را دوباره کنار هم می‌چیند، گویی معناهای گمشده را بازمی‌سازد؛ و آب، که همچون روایت مذهبی موسی (ع)، حضوری پررنگ دارد. موسی برای درمان لکنتش به سوی آب می‌رود، اما در نهایت، سکوت را انتخاب می‌کند.

بااین‌حال، فیلم بیش از آنکه درگیر کشمکش دراماتیک باشد، بر فضای استعاری و مشاهده‌گرایانه‌اش تکیه دارد. روایت آن‌قدر کند پیش می‌رود که گاهی از ریتم می‌افتد، و برخی گره‌های داستانی، مانند آشکار شدن هویت خسرو، می‌توانستند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند. شخصیت‌های فرعی نیز، به‌ویژه خانواده‌ی افغان، بیشتر در خدمت فضای نمادین فیلم‌اند تا ایجاد تنش‌های روایی.

لولی فیلمی برای مخاطب خاص است، با ریتمی کند و فضایی که بیش از سینمای داستانی، به مستند نزدیک می‌شود. برخی سکانس‌ها قابل حذف‌اند تا فیلم به تعادل بهتری در ریتم برسد. فیلمساز بیش از آنکه بخواهد درگیر درام شود، در پی ایجاد حال‌وهوایی تأمل‌برانگیز است، اما گاهی آن‌قدر در استعاره‌هایش غرق می‌شود که از تأثیرگذاری احساسی بازمی‌ماند…

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا