نقد جعفر گودرزی: فیلم صیاد به کارگردانی جواد افشار فاقد قصه و اسیر گزارش بود!

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، جعفر گودرزی رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نوشت:
فیلم درباره علی صیاد شیرازی، اما آنچه در قاب میبینیم، بیش از آنکه روایت باشد، گزارشی خشک و بیرمق است. بزرگترین ضعف فیلم، عدم فضاسازی است؛ در سینما، فضا نهتنها بستری برای روایت، بلکه عنصری برای خلق حس، تعلیق و تأثیرگذاری عاطفی است. این فیلم اما در دام سطحینگری افتاده، بدون آنکه بتواند لحنی سینمایی برای خود بیابد.
انتخاب بازیگر نقش صیاد، ضربه جبرانناپذیری به فیلم زده است. کاراکتر اصلی فاقد آن وزن، باورپذیری و حضوری است که بتواند مخاطب را درگیر کند. بازی او نه از جنس روح یک فرمانده است و نه از جنس انسانی که بار حوادثی عظیم را به دوش میکشد.
فیلم بیش از آنکه داستانی سینمایی داشته باشد، در ورطه شعار و بیانیه سقوط کرده است. شخصیتپردازی وجود ندارد، دیالوگها کارکرد دراماتیک ندارند و فاقد جان و انرژی لازم برای پیشبرد قصهاند. فیلم هرجا که در روایت بصری عاجز میشود، به نریشن پناه میبرد—یک تصمیم ناکارآمد که بیشتر از آنکه روایت را پیش ببرد، آن را متوقف میکند. نریشن، بهجای آنکه ابزاری برای لایهگذاری باشد، به توجیهکنندهی ناتوانی فیلم در تصویرسازی تبدیل شده است.
از سوی دیگر، بار احساسی فیلم روی دوش دیالوگها قرار گرفته است؛ اما این دیالوگها نه دراماتیکاند، نه عمیق، و نه حامل حس و شخصیت. در نتیجه، فیلم به جای روایت، به بازگویی مستقیم اطلاعات بسنده میکند. صید شده در دام سطحینگری، فیلمی که باید حماسی باشد، در سطح گزارشی بیجان باقی مانده است.
اگر سینما را هنر “نشان دادن” بدانیم، این فیلم تنها در حد “گفتن” باقی میماند. و همین، بزرگترین شکست آن است.
صیاد را در یک جمله ابن گونه می شود بررسی کرد:گزارشی بر پرده و صیدی که شکار عدم فیلمنامه شد.