نقد جعفر گودرزی: فیلم سونسوز گرفتار کهنگی است!

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، جعفر گودرزی رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نوشت:
سونسوز فیلمی است که میخواهد افشا کند، اما خودش گرفتار کهنگی است. فیلمسازی روستایی، که سالها پیش زنان روستا را به جرم ناباروری در قاب متهم کرده بود، با عذاب وجدان در پی آن است تا حقیقت را اصلاح کند: مشکل از مردان است. اما این چرخش، به جای آنکه شوکه کند، در ساختاری فرسایشی و روایتی کمجان حل میشود. فیلم، به جای آنکه کشف حقیقت را در دل یک روایت دراماتیک به اوج برساند، مدام آن را از زبان مصاحبهشوندگان تکرار میکند. دیالوگ جای درام را گرفته، تصویرها خنثیاند، و ریتم، بیرمقتر از آن است که بتواند این حقیقت تلخ را به ضربهای سینمایی بدل کند.
تصاویر، در قابهای کارتپستالی و چشمنواز روستا اسیر میمانند، درحالیکه روایت، با اتکای بیش از حد به دیالوگ، بیش از آنکه سینما باشد، شبیه گزارشی تصویری است.
در لحظاتی، طنز تلخ فیلم جان میگیرد؛ مردانی که شش بار ازدواج کردهاند و هنوز هم فکر نمیکنند مشکل از خودشان است، یا پیرمردی که پشت شیشهای مات حاضر به اعتراف میشود. اما اینها جرقههایی گذرا هستند. فیلم، در نبود ساختاری منسجم، نمیتواند این کشف را به یک بحران واقعی تبدیل کند، جایی که تنش بالا بگیرد، مقاومت شکل بگیرد، و حقیقت با هزینهای آشکار شود.
و بعد، در پایان، اتفاقی که کل فیلم در پی آن بوده، ناگهان رخ میدهد: روستاییان، همین که گروه فیلمساز از قاب خارج میشوند، دوربین را میدزدند و فرار میکنند. ناگهان، حقیقت از قاب بیرون میزند، نه در کلام، که در کنش. برای لحظهای، سینما در این فیلم مرده، ناگهان زنده میشود. همان ضربهای که فیلم از ابتدا کم داشت. اما این لحظه، دیگر برای نجات فیلم کافی نیست. حقیقت، به جای آنکه به نقطهی انفجار برسد، در تکرار مصاحبهها تحلیل رفته.