تحلیل لقمان مداین پژوهشگر و منتقد سینما بر قتل اسماعیل هنیه در توچال و فضای سیاسی ایران

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، لقمان مداین نویسنده و پژوهشگر طی یادداشتی اختصاصی به تحلیل قتل اسماعیل هنیه در توچال و فضای سیاسی ایران پرداخت و نوشت: برای آنهایی که به کوه توچال می روند ساختمان اسماعیل هنیه آشنا است، برای سال ها شایعه بود که آن ساختمان اداری توچال است، مخفی نبود و در اصل ضد اطلاعاتی یک مکان سری در عین عادی سازی به شمار می آمد.
زمانی که ترور اتفاق افتاد آنقدر صدای انفجار مهیب بود که شیشه خانه های اطراف ترک برداشت، بوی گوگرد فضا را تا مقیاس گسترده ای پر کرده بود، آنهایی که شاهد میدانی بودند دیدند عوامل نیرو به سرعت حاضر شدند و بلافاصله قرنطینه آغاز گشته و حساسیت به قدری بالا بوده که عوامل امنیتی نیز تا ساعت ها اجازه حضور پیدا نکردند.

آمبولانس های مربوطه به سرعت حاضر شدند، می گویند هنیه سر از پیکرش جدا شده بوده و نعیم قاسم در اتاق کناری تا حدی آسیب دید که به آی سی یو منتقل گشت هرچند اکنون کاملا بهبود یافته، زیاد نخاله طبقه زیرین بوده که علی رغم ریختن سقف به رویش آسیبی ندیده و به سرعت به مکان دیگری منتقل شده، حالا که پرده های آن مکان کنار رفته نقل است که سال ها پیش سیدحسن نصر الله نیز آنجا می مانده اما بعدا ایمنی ساختمان رد شده و دیگر او را در این مکان نگاه نداشتند و در کمال تعجب اسماعیل هنیه به آنجا منتقل شده، مکانی که در چند متری آن فضایی امنیتی فراهم شده بود تا با ایجاد تمهیدات لازم اجازه ندهد هیچ راکتی شهر تهران را هدف قرار دهد اما ناکار آمد بود و در بیخ گوش خودش ترور صورت گرفت، هرچند با قرنطینه صد در صدی کارکنان آنجا قطعا جزئیات دقیق تر به این زودی درز نخواهد کرد.

اخباری که می گفتند از طریق نفوذ بمب گذاری شده بوده معتبر نبود، ترور توسط لانچر و در ایستگاه تله سیژ توچال یعنی بالاتر از ایستگاه یک و پایین تر از ایستگاه دو (جایی در میان مسیر) که کاملا مشرف به ساختمان است روی داده و شاهدان محلی دیدند که تویوتای سپاه بقایای لانچر را از محل خارج کرده است و طبیعتا با توجه به اینکه کوه توچال یک کریدور باز است و از هر نقطه ای می توان به آن وارد شد و خروج کرد پس پیدا نکردن عوامل ترور که گفته می شود اجزای لانچر را گروهی به آنجا برده و بعد سوار هم کردند هم طبیعی است چراکه می توانستند از کوه هایی مثل درکه و یا ارتفاعات خیابان آصف وارد شوند و در رصد دوربین هم نباشند و برای خروج هم با طی کردن مسیر کوهنوردی خود را به جاده چالوس برسانند و رد را گم کنند، ضمن اینکه اگر از همان راه رفته هم باز می گشتند امکانی برای رصد وجود نداشت.
اما بمب گذاری در دو ماهه اخیر بسیار بیشتر از حد تصور بوده که سرویس های امنیتی توانسته بودند در اقداماتی موثر تمام آنها را خنثی کنند که اگر نمی کردند شب عاشورا، عاشوراهایی دیگر رقم می خورد.

مقام امنیتی روسیه اخیرا به ایران آمد، آن هم همزمان با ورود چند فروند هواپیمای باربری نظامی که گفته می شود دستگاه چانکال که یک جمر یا همان دستگاه پارازیت جی پی اسی قوی است را وارد کردند تا اطراف تهران و اطراف نقاطی که مقام امنیتی روسیه اعلام کرده مستقر کنند،همان نقاطی که روسیه می گوید توانسته از طریق جاسوس هایشان در اسرائیل کشف کند که بنا شده بعد از حمله ایران، هدف پاسخ متقابل اسرائیل واقع شوند و برای همین است که در برخی از نقاط تهران وقتی اپلیکیشن مسیریابی را روشن می کنید لوکیشن را مکان نامربوطی نشان می دهد و این یعنی تهران تهدید اسرائیل را جدی دانسته و مقامات نظامی مثل سابق به رادارهای بومی اکتفا نکردند، انتقال رادارهای گسترده در جاده ها نیز گواه بر این ادعاست.

یکی از تحلیل های فراگیر در همان ابتدا این بود که ایران همزمان با تمام گروه های تحت حمایت خود حمله گسترده موشکی می کند اما گزینه های بیشتری که روی میز قرار گرفته فضا را متفاوت خواهد کرد، تحرکات سوریه و لبنان عادی نیست، عراق با حمله به پایگاه عین الاسد زیرساخت های امریکا را کور کرد تا موشک هایی که قرار است از ایران شلیک شوند را هدف قرار ندهد و گمان می‌رود این ماموریت را در حمله انتقامی نیز بر عهده خواهد داشت تا امریکا و ناتو را در عراق زمین گیر کند و رسما در نبرد ورود نکند، به نظر می رسد ایران برای اولین بار از شهر هایی موشک شلیک کند که تا به امروز نکرده، تا در رونمایی از سایت های موشکی نیز قدرت نمایی کند، و با کمک یمن برای یک تا پنج روز اسرائیل را هدف موشک قرار دهد و در این فاصله نیروهای زمینی از سوریه و لبنان بلندی های جولان را فتح کنند که اگر این اتفاق بیافتد اقدامی تاریخی خواهد بود.

ایران دستان امریکا را بسته، با هشدار تندی که به اردن و بحرین و قطر داده باعث شده که آنها اعلام بی طرفی کنند و این یعنی امریکا از پایگاه هایش در آنجا نمی تواند اقدامی انجام دهد، ناوهایش نیز در دریا هدف موشک های جدید نیروی دریایی ایران شده، اروپا نیز خود در خطری جدی است، روسیه سعی دارد با دریافت کلید موشک های بالستیکی که از ایران دریافت کرده پاسخ حمله غافلگیرانه اوکراین به خاکش را بدهد و آلمان را بابت تانکهایی که روانه جنگ کرده مجازات کند، پس اسرائیل نمی تواند روی اروپا حساب کند، از طرف دیگر ایران شرایط را به گونه ای چیده که با جنگ روانی سرسام آور اسرائیل را تحریک کند تا به خاک ایران حمله پیش دستانه کند، چراکه جواب ترور باید در حد و اندازه آن باشد نه یک حمله نظامی و ایران برای پیدا کردن مشروعیت جنگ در سطح بین المللی نیاز به یک انفجار در داخل دارد که اگر این اتفاق شوم پیش بیافتد برایش مسیر هموارتر می شود.

روسیه در کنار سامانه های اس ۴۰۰ که البته از نوع ارتقا یافته بوده نه مثل سامانه های فروخته شده به دیگر کشورهای منطقه، دو سامانه اس ۵۰۰ هم برای ایران فرستاده، هرچند اپراتورهای آن روسی هستند چراکه استفاده از آن نیاز به گذراندن دوره دارد البته چیز عجیبی نیست چون قبلا هم که اوکراین تا نزدیکی کاخ کرملین عملیات کرد تهران برای مسکو سامانه های راداری بومی فرستاد و چون نیازمند گذراندن دوره بود اپراتورهای ایرانی به عنوان مستشار به آنجا رفته و مستقر شدند.
البته سامانه آرمان و ۱۵ خرداد به عنوان سری ترین سامانه پدافندی حتی برای سوریه هم ارسال نشده بود چراکه بیم آن می رفت به دست طرف مقابل بیافتد و صرفا در ایران کار می کرد و همان سامانه هایی هستند که در حمله اخیر اسرائیل به ایران توانستند هواپیماهای رادارگریز اف-۳۵ را شناسایی کنند و آنها مجبور شدند از خاک عراق شلیک کنند و بخاطر رهگیری شدن وارد ایران نشدند که تمام موشک های شلیک شده آنان نیز همانجا سرنگون شد و تعدادی از بقایای آن هم در مرز عراق پیدا شد یعنی اصلا نتوانسته بود به ایران وارد شود و برای نخستین بار در تاریخ نظامی سامانه های ایرانی توانستند اف-۳۵ را شناسایی و منفعل کنند و حالا در کنار اس-۵۰۰ روسی امنیت کرملین را تامین می کنند.

شنیده می شود که فردی بلند پایه را در نیرو بازداشت کردند که توانسته بوده به خوبی رشد کند و در ارائه مسیر تردد هنیه و انتخاب اتاق او که رو به کوه بود نه رو به کاخ سعد آباد موثر بوده و ارتباطاتی نیز با آذربایجان از او یافته اند، اگر ذره ای حقیقت داشته باشد این دومین نخی است که یک سرش به آذربایجان کشیده می شود، همان آذربایجانی که رئیس جمهورش با مقام امنیتی اسرائیل لب مرز ایران صبحانه خورد و حالا بیشتر از همیشه زیر ذربین خشم ایران است، همان خشمی که گفته شده در امنیت ملی پیش از انتخاب آقای پزشکیان به اتفاق آرا تصویب شده و به تایید رهبر ایران رسیده که اگر نتیجه آزمایشگاه مثبت شود و رد محکمی بیابند به آذربایجان حمله ای تمام قد کنند و با سرنگون کردن حکومت علی اف، آذربایجان  را به دستان حزب الله آنجا بسپرند، چراکه الهام علی اف بارها اصرار کرده بود که اگر ابراهیم رئیسی نیاید دیداری اتفاق نمی افتد و با اصرار او رئیسی پذیرفت که به آنجا برود و برای بار دوم آن مکان را افتتاح کند، حالا این اصرار تبدیل به یک نقطه تردید و شک گشته که چرا انجام شد و به همین دلیل بود که وقتی تلفن خلبان بعد از چند تماس با آقای آل هاشم  یک دفعه قطع شد قرارگاه هوافضا به قطعیت رسید و به سران حکومتی اعلام کردند که پروتکل بر این است وقتی ناگهان تلفن قطع می شود یعنی انفجاری رخ داده و همه کشته شدند که بعدا مشخص شد این تحلیل درست بوده و با انفجار سوخت نشت کرده از هواپیما  همه چیز از بین رفته بود و به همین دلیل وقتی پس از چند ساعت تیم های امنیتی حوالی ساعت ده شب پیکر مسافران هلی کوپتر را یافتند باز هم جزئیات را اطلاع رسانی نکردند تا بتوانند با خیال راحت نمونه برداری کنند و به دست آزمایشگاه برسانند و وقتی دولت خودسرانه از ترکیه تقاضای پرواز شناسایی کرد مجبور شدند با ارسال پارازیت او را گمراه کنند تا سیل جمعیت به آنجا گسیل پیدا نکند، آن جنگل محل اختفای گروه های تجزیه طلب بوده و یکی از اصلی ترین تردید ها این بود که وقتی پیکر رئیسی و امیرعبداللهیان با این شدت سوخته ولی بقیه سالم تر هستند احتمال دارد با راکت همان ضلعی که رئیس جمهور نشسته بوده را هدف قرار داده و بر اثر انفجار بقیه به بیرون پرتاب شده باشند، برای همین آنهایی که در معرض اصابت مستقیم بودند سوختند و بقیه صرفا شمه ای از انفجار را چشیده اند که حالا پس از چند هفته نتیجه آزمایشگاه دال بر این است که نه راکت و نه هیچ چاشنی انفجاری در کار نبوده بلکه هلی کوپتر بر اثر جمر نقطه زن ساقط شده و این یعنی کسانی در جنگل بودند که وظیفه داشتند هلی کوپتر را رهگیری و ساقط کنند و با مشخص شدن علت سقوط هرچند که سوالات بسیاری بی پاسخ مانده حالا آذربایجان نیز یکی از اهداف حمله می باشد اما از آنجا که هر هفت روز استراتژی حمله ایران تغییر می‌کند تا مبادا با درز اطلاعات عنصر غافلگیری لوس شود ممکن است قبرس جنوبی که مقر تاجران و سرویس امنیتی اسراییل است مورد هدف قرار گیرد.

روسیه در روزهای اخیر محموله عظیمی از موشک های کروز و بالستیک را تحویل گرفت، اما پس از آنکه مدت ها پیش در یک عملیات علیه اوکراین بدون اجازه از موشک های ایرانی استفاده کرده بود دیگر کلید استفاده از این موشک ها به طرف روس داده نشد و مستشاران ایرانی مسئولیت صحت سنجی اهداف را بر عهده گرفتند، حالا روس ها که نیروگاه اتمی‌شان به عنوان خط قرمز هدف قرار گرفته و تانک های آلمانی باعث شدند اوکراین بتواند اندکی پیشروی کند، پیشنهاد کرده که حمله انتقامی ایران همزمان شود با حمله انتقامی روسیه که در این صورت امریکا و اروپا میان دفاع از اسراییل و اوکراین ناچارند یکی را انتخاب کنند و ایران در حال بررسی است که این طرح را بپذیرد یا خیر، که اگر بپذیرد برای نخستین بار بزرگترین عملیات خاورمیانه تنها با سلاح های بومی ایران صورت می‌گیرد و طرف روس با در اختیار گرفتن کلید موشک های کروز پنج ضلعی، بالستیک و پهپادهای انفجاری سوپر سایلنت آزادانه به مصاف اوکراین خواهد رفت.

حال باید دید آیا گزینه های فوق سری دیگر که هنوز فاش نشدند و مشمول قاعده هفت روز نگشتند نیز تا این اندازه مهیب خواهند بود یا در سفر اخیر قطری ها پیشنهاد قانع کننده ای مطرح شده که بخواهند سطح تنش را کاهش دهند.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا