تحلیل لقمان مداین پژوهشگر و منتقد سینما بر حمله اسرائیل به ایران/ جنگنده های اف35 توانستند وارد آسمان تهران بشوند!

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، لقمان مداین نویسنده و پژوهشگر طی یادداشتی اختصاصی به تحلیل حمله اسرائیل به ایران پرداخت و از حضور جنگنده های اف 35 در فضای آسمان تهران پرده برداشت و نوشت: ساعت از ۳ نیمه شب گذشته، تلفنم زنگ می خورد، (دیدی زدن؟ یکم پیش تهران رو زدن) با عجله مکالمه را پایان می دهم و می بینم که درست است، حمله حوالی ساعت دو و نیم اتفاق افتاده، دارم دنبال فیلم هایش می گردم و هم زمان از پنجره بیرون را می بینم، آسمان تهران مقابلم واضح و کاملا نمایان است، اثری از آتش نیست، خبر زدند که پادگان پرندک هدف قرار گرفته، به دوستم که در فاز صفر پرند ساکن است زنگ می زنم، تلفنش در دسترس نیست، پیام می دهم پاسخ نمی دهد، در اینترنت به سراغش می روم ولی نتش خاموش است، اگر انفجار شده باشد او بیدار می شود، حال یا آنتن آنها را قطع کردند یا خبری نیست! نزدیک نماز صبح خبری منتشر می شود (درگیری پدافند هوایی تهران هم اکنون!)، به سرعت لب پنجره می روم، خبری نیست، هر از گاهی صدای تیرهای رسام می آید، اما دیده نمی شود، ناگهان نوری بالای سرم خودنمایی می کند، ستاره ای درخشان است؟ نه، جرقه طور دیده می شود، مثل منور، زیاد نه خیلی کم، چیزی را می بینم که قلبم خالی می شود، جنگنده ای نزیک آن است، کمی ارتفاع کم می کند و چراغ هایش روشن می شود، یک جرقه دیگر یا همان به اصطلاح فِلر می اندازد در آسمان، چراغ هایش خاموش می شود، صدای به شدت کمی دارد، مثل شتاب گرفتن بنز می ماند، چراغ هایش خاموش می شود و به سرعت در دل تاریکی آسمان تهران ناپدید می شود، آیا جنگنده خودمان است؟ پس چرا فِلر می زند؟ چرا صدایش انقدر کم شده؟ ناگهان مقابلم آتشی شعله می کشد، تپه های پارچین است، یک انفجار متوسط، جنگنده بعدی را دوباره بالای سرم می بینم، تکرار همان مکررات، کمی بعد آتش دوم از پارچین بلند می شود، از فاصله چندین کیلومتری نورهای امدادی را بر تپه های پارچین می بینم، جنگنده دیگری را حوالی جنوب شرقی تهران می یابم، از نور چراغش و فلری که انداخته در میابم از جنس همان جنگنده است، به سمت شرق می رود، سامانه های آفندی شرق حتی پتو را کنار نزدند کمی اخم کنند چه برسد به تقابل، گویی خوابیدند، ساختمان ها و تپه رشته کوه مانع از تماشایش می شود، اندکی نور و کمی بعد صدا، گواهی می دهد انفجاری رخ داده، گویا تپه هوافضا در انتهای اتوبان بابایی را زدند، ناگهان جرقه های زیادی حوالی جنوب غربی ظاهر می شود، سامانه لیزری است که چین به ایران داده، سعی دارد ریز پرنده ها را ساقط کند، فاجعه است، قلب تهران و ریز پرنده، یعنی خلبان هایش از دل تهران دارند آنها را هدایت می کنند، ناگهان جنگنده ای ارتفاع کم کرده و بعد به شدت بالا می رود، تیرهای قرمز رنگ احتمالا رسام را می بینم که سعی دارند آن را بزنند، با رسام؟ مثل این است با اسلحه کمری بخواهیم عقاب را شکار کنیم، همینقدر احمقانه، سر و صدا می خوابد، خبر می آید اسرائیل اعلام کرده جنگ تمام شده، نماز را می خوانم، خانواده بیدار شدند کمی که هوشیار می شوند خبر را می دهم، شوک هستند، نزدیک ساعت شش دوستم بیدار شده، می گوید پرند خبری نبود، در گوگل سرچ کردم فیلم حمله هوایی جنگنده های اف ۳۵ به تهران، دیدم خبرگزاری پارسینه آن را قرار داده، هرچه کلیک کردم، سایت های دیگر باز می شد، بر می گشتم عقب دوباره کلیک می کردم، باز نمی شد، عجیب بود، فقط سایت پارسینه که این خبر را کار کرده در دسترس نیست، می دانم به قوه نزدیک است، فیلم های دیگر از بلند شدن دود حوالی بهشت زهرا خبر می دهند، دود دیگر در سمت شرق و پارچین، یکی در پادگان فتح و دیگری که هر کس یک چیز می گوید، بالاخره ساعت هفت و نیم می خوابم، کمی از ده صبح گذشته که تلفنم زنگ می خورد، با شتاب بیدار می شوم، یکی از عزیزان پشت خط است، می گوید سه شهید دادیم، سوله های هوافضا را در چیتگر زدند اما خالی بوده، سامانه اس ۳۰۰ را پشت حرم امام زدند ولی انفجار حسابی نبوده، چون با زدن پرتابه اس ۳۰۰ باید آتش بیشتری دیده می شد احتمالا کانکس اپراتورها را زدند و بخشی از شهدا برای آنهاست، می گوید پارچین را خطا زدند، چون ایران در جی پی اس ها اخلال ایجاد کرده، بعدا یکی دیگر از دوستان هم می گفت ساعت ۵ صبح خواسته اسنپ بگیرد لوکیشن او را از شمال اشتباها جنوب نشان داده، پس درست می گوید، گویا موشک های آنها آنلاین است و اخلال جی پی اس می تواند گمراهشان کند، حتی تپه هوا و فضا در انتهای بابایی هم کور بوده و به سایت نخورده، به این بی دقتی ها مشکوکم، طبیعی نیست، گفتم با چه چیزی زدند؟ گفت فقط ریزپرنده، سامانه شاهین تمامشان را رهگیری کرده، گفتم من جنگنده دیدم، قبول نمی کرد!
گفتم مطمئنم حتی اگر همه انکار کنند، گفت می پرسم، شاید برای خودمان بوده، کمی بعد تماس گرفت گفت همه به شدت تکذیب می کنند و می گویند حرف دشمن است، گفتم چشم من که دشمن نیست خودم دیدم، گفت آخر می گویند هیچ جنگنده ای چه از ما چه از دشمن روی آسمان تهران نبوده، گفتم یک جای کار می لنگد، دوباره سراغ خبرگزاری پارسینه می روم، روی لینک میزنم، ارور ۴۰۴، یعنی خبر پاک شده، این یعنی تکرار قصه هواپیمای اوکراینی، خاطرم هست عزیزی که از لحظه برخورد موشک ها به هواپیمای اوکراینی فیلم گرفته بود وقتی همان لحظه آن را برای یک خبرگزاری مشهور و پرنفوذ داخلی ارسال می کند ادمین پیامگیر او را می ترساند که سریع فایل را پاک کن مگر نمی دانی برایت دردسر می شود، اصلا می دانی داری چه چیزی را شهادت می دهی؟ و او با ترس فایل را پاک می کند!، باعث شد آرام نباشم، به یکی از دوستان تماس گرفتم، حوالی سی متری جی دوستش مکانیکی دارد، گفتم پرس و جو کن صدای جنگنده شنیده یا نه، روی کانال ها و در کامنت ها مردم نوشتند که می شنیدند اما نگرانم سایبری های آن طرف باشند، کمی بعد زنگ زد گفت تا صبح صدای بلند شدن جنگنده از مهر آباد می آمده، پس دارند مخفی کاری می کنند، اگر جنگنده بلند می شده چرا می گویند هیچ پهپاد و جنگنده ای از خودمان بلند نشده؟ بوی دروغ می آید، کمی می گذرد، رجلی عالی رتبه را زنگ می زنم در دسترس نیست، به نزدیکانش زنگ می زنم، دست آخر او را می یابم، می گوید نزدیک نماز صبح او را به خانه امن بردند، می پرسم چخبر بوده؟ می گوید بیا واتس آپ، می گویم بیا تلگرام، واتس آپ خیلی وقت است که به سادگی درب پشتی پیدا کرده، می گوید تلگرام هم برای غربی ها درب پشتی دارد و به شدت رصد می شود، بعد از بازداشت مدیر تلگرام حالا سرور برای آنها باز است و توسط هوش مصنوعی تمام چت ها و مکالمات را آنالیز می کنند، می گفت متاسفانه جنگنده های اف ۳۵ در خلیج فارس مانور کردند، سامانه های جنوبی درگیر شدند، در عراق هم مانور کردند سامانه های آن سمت درگیر شدند، باور ۳۷۳ اف ۳۵ ها را رهگیری کرده، اما ضعف پدافندی را شناسایی کردند و از شمال وارد شدند، احتمالا پای آذربایجان وسط است، برای همین زود رسیدند تهران، متاسفانه سامانه های شمالی ما نتوانسته اف ۳۵ را رهگیری کند. به دوست دیگری می گویم مگر چند ماه پیش سر عملیات وعده صادق ۱ تا عراق نیامدند که سامانه ۱۵ خرداد و آرمان آنها را رهگیری کرد؟ می گوید دقیقا، گفتم پس چرا الان رهگیری نشده؟ گفت دو حالت دارد، یا هماهنگ شده بوده و ما سامانه را خاموش کردیم بیاید اهداف تعیین شده را بزند و برود، یا آن زمان خودش را در سامانه نشان ما داده تا اعتماد به نفس بدهد که می توان آنها را رهگیری کرد و حالا در وقت عمل قابلیت های جنگنده را رونمایی کرده که قابل ردیابی نیست، حرفش درست است، بیانیه اسرائیل دست به دست می شود، نوشته به روسیه گفته بودیم و روسیه از قبل به ایران هشدار داده بود که قرار است امشب اسرائیل بزند، گفته به ایران اهداف را گفته بودیم و اطمینان داده بودیم کدام نقاط را نمی زنیم، عجب! شب حمله اسرائیل به دوستم زنگ زده بودم گفتم بوی درگیری می آید قبول نمی کرد، حالا معلوم است درست فکر می کردم، آخر سه خبر مشکوک سر شب آمده بود، یکی از سازمان هواپیمایی که می گفت تا اطلاع ثانوی پرواز هرگونه ریز پرنده ممنوع است، دوم خبرگزاری های عراق که می گفتند تهران به مقامات بغداد گفته امشب اسرائیل قرار است بزند، و سوم تمام پرواز ها بجز هواپیمایی های ایرانی آسمان را خالی کرده بودند، یعنی مع الاسف باز هم سپر انسانی! عزیزی تماس گرفت، می گفت جنگنده را هیچکس گردن نمی گیرد، گفتم مهم این هست که می دانیم آمده، به چشمانمان که یقین داریم، گفت مردم اسرائیل را مسخره می کنند، مردم منطقه نیز همینطور، رسانه های ایران و اعراب و اسرائیل و غرب نیز همسو شدند علیه اسرائیل، گفتم این هم بازی اسرائیل است گفت چطور، گفتم آنها به تهران آمدند و چند ترقه انداختند و رفتند، چون هدف انفجار نبود، آمدند تا بگویند اگر بخواهیم تا تهران می آییم، ترور آلارم نیز نوشت جای این موشک ها می توانست سلاح اتمی باشد، راست می گوید، در روایت آخرالزمان داریم که ری نابود می شود و ویرانی به قدری وسیع است که بعدها هرکس به آن محدوده می رود می گوید (ها هُناک ری) یعنی (ری کجاست)، پس قابل شناسایی نیست یعنی انفحار اتمی مانند، همه سکوت کردند! ولایتی به عنوان مشاور رهبری با فاینشنال تایمز مصاحبه کرده، گفته تصمیم گرفتیم در سیاست خارجه روند تنش زدایی در پیش بگیریم و مناسبات را با کشورهای همسایه گسترش بدیم و برای لبنان و فلسطین صلح ایجاد کنیم! باور می کنید در چند ساعت اینقدر مواضع مغز استخوان نظام تغییر کند؟! (کاری نداریم که نام وی نیز مانند دیگران در لیست خوش تباران یهودی بوده است!)
حالا بیشتر در می یابیم چرا رهبری بعد از چند دوره رد صلاحیت درست زمانی که آمدن جلیلی قطعی بود پزشکیان را تایید کرد و بالا آورد، چرا روز انتخابات انگشتر سبز دست کرد، چرا علی رغم تضمینی که یک هفته قبل از شهادت سید، سرلشکر باقری به نصرالله داده بود، موقع حمله اسرائیل به لبنان تمام قد وارد جنگ نشدیم و تضمین را نادیده گرفتیم، چرا روی آواره های لبنان و مردم فلسطین چشم بستیم، مگر غیر از این بود که اسرائیل آماده شده بود از خاک آذربایجان با کمک تدارکاتی ترکیه و لجستیکی خودش، از زمین و آسمان به ایران حمله کند؟ مگر غیر از این بود که تندروهای طالبان نیز قرار بود از مرز های افغانستان حمله کنند، مگر غیر از این بود که سه روز مانده به حمله، ایران گوشه چشمی به حماس کرد و آنها دل به دریا زدند و هفتم اکتبر خلق شد، مگر آنها فدایی ما نشدند؟ ۵۵ هزار کشته فلسطین بنا بود از آن ایران باشد، شاید چند برابربیشتر! بماند که نقل می شود یحیی سنوار زمانی که به ایران آمده بود، خدمت آقا مجتبی تهرانی مشرف شده بودند و به مکتب شیعه وارد شدند!
آواره های لبنان از ایران به شدت ناراحتند، فکر می کنند آنها را رها کردیم. پاسخ ساده است، بخشی از حاکمیت نمی خواهد وارد جنگی تمام عیار بشود، ایران باور دارد شاه شطرنج است و در این بازی هرچه سرباز بدهد مهم نیست، حماس، حزب الله و یمن، سربازهایش هستند، هرچه از دست برود جایگزین می شود ولی شاه شطرنج یعنی ام القری اسلامی جایگزین ندارد، اگر آسیب ببیند کسی نمی تواند او را جایگزین کند، بخشی از حاکمیت ایران می خواهد از کنار این جنگ خیلی آرام عبور کنند.
خبر آمده مقاومت حرمین شریف برای اولین بار ادعا کرده از خاک عربستان به سوی اسرائیل پهپاد فرستاده، اعلام موجودیت او درست دو روز بعد از سفر بلینکن به عربستان برای ایجاد صلح میان اسرائیل و عربستان تنها یک پیام دارد، ایران به بن سلمان می گوید یا کنار ما می ایستی، یا عربستان را پایگاه حزب الله می کنیم، یعنی صلح با اسرائیل نداریم، و این آچمز شدن خاندان سعودی را در پی دارد.
حال در تحلیل دو نکته وجود دارد، نخست اینکه از یکصد و چهل جنگنده ، بالغ بر یکصد و سی عدد آن در دو نقطه با پدافند ایران درگیر می شوند، نخست در خلیج فارس و دیگری در عراق، در هر دو نقطه پدافند خوب عمل می کند و جنگنده ها نمی توانند وارد شوند و اقدام به شلیک خارج از مرز ها می کنند، پس سیستم پدافندی موفق بوده، بنابر این تمجید ژنرال مکنزی فرمانده سابق پنتاگون از پدافند ایران بیراه نبوده است، دوم آنکه ایران در خطایی آشکار البته به ناچار پدافند اصلی خود را در ناحیه شمال کشور مستقر نکرده، چراکه آذربایجان می توانسته ظرف مدت کوتاهی آن را اسکن کرده و راه مقابله با این سامانه را پیدا کنند، یعنی خنثی می شده و زمانی که از آذربایجان سخن می گوییم یعنی هم پیمان اسرائیل! در حمله اسرائیل با هوشمندی تمام ایران را در دو جبهه عراق و خلیج فارس مشغول می کنند و قریب به ده جنگنده سعی می کنند از آسمان آذربایجان وارد شمال ایران و بلافاصله تهران شوند و این امر ناخجسته با موفقیت اتفاق می افتد و بدون مقابله با هیچ سامانه ای به راحتی در آسمان شمال تهران ظاهر شده و عملیات خود را شدت می بخشند.
امر نامبارک اینجاست که مثل همیشه مردم غریبه هستند و تمام قوا سعی دارند این مهم را تکذیب نمایند در حالی که سران اسرائیل می دانند چه کردند و سران ما نیز می دانند چه شده، پس چرا مخفی کاری باید کرد، مثل زمانی که حاضر نشدیم بند جاسوس های نظامی را پرده برداری کنیم و به مردم بگوییم چه افرادی با چه درجه هایی و در چه جایگاه هایی جاسوس بودند.
مثل وقتی که می دانستند رئیسی و هیات همراهش کشته شدند و نگفتند، می دانستند نصرالله کشته شده و نگفتند، می دانستند صفی الدین کشته شده و نگفتند و به جای اینکه روایت اول برای ایران باشد بی بی سی و اینترنشنال روایت گری کردند.
چه ایرادی داشت اگر می گفتیم هواپیمای اول که رفته بود به لبنان و مجبور شد فرود نیاید و بازگردد قرار بود پیکر نصرالله را بیاورد اما اسرائیل تهدید کرد اگر پیکر او را سوار کنید هواپیما پر از مسافر هم باشد می زنم؟ چه ایرادی داشت اگر می گفتیم عراقچی به زور راهی لبنان شد و حاضر نبود برود و قاآنی را که زخمی شده بود بیاورد؟ چه ایرادی داشت اگر می گفتیم قالیباف رفت و نعیم قاسم را به همراه پیکر نیل فروشان آورد؟ در عصر فشار همه جانبه حداقل با مردم صادق باشیم.
ولی سکوت اسرائیل در رسیدن جنگنده ها به تهران و خوشحالی مقامات ایران در مخفی ماندن این مساله که با تذکر رهبری مواجه شد که نباید کوچک انگاری بشود یادآور جنگ سی و سه روزه است، زمانی که سردار سلیمانی نقل می کند ضاحیه نابود شده بود و من به همراه عماد و سید حسن زیر یک درخت مخفی شده بودیم و پهپاد حرارت سنج اسرائیل بالای سر ما بود اما به اراده خداوند ما را ندید، و کمی بعد با اقدام عماد اسرائیل شکست را پذیرفت و ما پیروز شدیم، خب باید بپرسیم چرا اسرائیل درست در یک قدمی پیروزی مطلق اعلام پذیرش شکست کرد؟ چرا از حزب الله قهرمان ساخت؟ پاسخش ساده است، او در نهایت پیروزی تسلیم شد و آتش بس را قبول کرد تا پروژه بعدی را آغاز کند، کشورهای عربی که بعضا حامی مالی حزب الله بودند ناگهان ترسیدند، وقتی گروهی مثل حزب الله توانسته اسرائیل را که پیروز جنگ شش روزه بوده شکست دهد پس می تواند بعد از اسرائیل سراغ اعراب برود و ناگهان ایران بر غرب آسیا مسلط شود، پروژه ایران هراسی و در نهایت پیمان ابراهیم که به رسمیت شناختن اسرائیل توسط اعراب بود کلید خورد و با موفقیت به سرانجام رسید، با عنایت بر این نکته می فهمیم آن زمان اسرائیل با رندی سکوت کرد تا دستاورد بالاتری از نابودی حزب الله به دست بیاورد حال باید بپرسیم سکوت امروز اسرائیل قرار است کجا سر باز کند.
از بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح بوی ترس می آمد، پاسخ در زمان مقتضی یعنی پاسخ نمی دهیم، تلاش برای صلح غزه و لبنان یعنی دنبال صلح هستیم، واسطه قرار دادن امریکا یعنی پذیرفتن کدخدا از زبان قوای نظامی، حتی سپردن مسئولیت به مسئولین برای بر هم زدن محاسبات اسرائیل که رهبری تاکید کرد نیز بوی نرمش قهرمانانه می داد، که اگر با سخنان ولایتی کنار هم بچینیم، جمع تمام اینها با هم یعنی پیامتان را در قلب تهران دریافت کردیم.
روزها می گذرد، حالا ابعاد حمله بیشتر مشخص شده، یادتان هست که می گفتند در بازار آهن شادآباد تهران آتش سوزی شده؟ حالا فهمیدند کار اسرائیل بوده! آنجا بزرگترین مرکز دستگاه های سی ان سی تهران بوده که برای بخش خصوصی است، هر دستگاه چندصد میلیارد قیمت دارد و ضرری چند هزار میلیاردی خورده! دو سال پیش هوافضا سفارشی در ابعاد کوچک اما تعدادی کثیر به آنها می دهد، بعد از تحویل محموله، دیگر خودشان دستگاه می خرند و سفارش به این مرکز داده نمی شود، با زدن آن مرکز خصوصی سه پیام در ابتدای امر به ایران داده شده، نخست اینکه هر بخش خصوصی که با سپاه همکاری کند هدف قرار می گیرد ولو آنکه دو سال پیش بوده باشد، دوم اینکه میزان رصد و درز اطلاعات عمق زیادی دارد و سوم اینکه باید تمام قطعات بازبینی شوند تا مبادا در سفارشات دو سال پیش خرابکاری شده باشد!
دومین جایی که هدف قرار گرفته حوالی شاهرود است، مرکز سوخت جامد موشک بالستیک، شش کشته دادیم آن هم در سری ترین مکان نظامی که کمتر از ده رجل نظامی در جریان حیات این مکان بودند و کارمندانش نیز نمی دانستند دارند روی چه پروژه حساسی کار می کنند، حتی به خانواده ها اجازه برقراری مراسم ترحیم داده نشده، می گویند جوری زیر و زبر شده که مشخص نیست با چه وسیله ای توانستند اینگونه تخریب کنند هرچند اقرار می کنند جنگنده اف سی و پنج در این هدف نقش داشته اما موشک آن مشخص نیست! البته خللی در کار ایجاد نکرده چراکه به اندازه چند سال دپو دارند و شلیک اخیر موشک قاره پیما از آن مکان نیز برای ارسال این پیام بود که برخلاف نظریه اسرائیل که گفته بود یک سال زمان می برد ایران آنجا را بازسازی کند در کمتر از ده روز مجددا عملیاتی شده است.
دیگری سامانه های اس۳۰۰ در شاهرود و ایلام و تهران بوده باز هم با جنگنده، اتاق کنترل، سامانه و سرور تماما نابود شده، تحیر مقامات آفندی که باعث شده روس ها نیز با حیرت به کمک ریشه یابی این مساله بشتابند این است که مقامات ما باور داشتند حتی اگر سامانه های ما عمل نکند، اس۳۰۰ مقابل آنها می ایستد حالا در کمال تعجب اس۳۰۰ حتی روشن نشده که بخواهد مقابله کند و روس ها با وحشت می خواهند ریشه یابی کنند که چه شده چراکه اگر دلیل مشخص نشود آنها مقابل ناتو و امریکا آسیب پذیر می شوند و در کمال مسرت سامانه های ایرانی موفق عمل کردند.
البته اگر از من بپرسید می گویم تعجب نمایی روس ها دروغ است، آنها قطعا در خاموش شدن این سامانه نقش داشتند، مثل زمانی که اسرائیل می آمد در سوریه تا مواضع ما را بمباران کند و سامانه های روسی کمی قبل از ورود جنگنده های آنان خاموش می شد تا عملیات به اتمام برسد، روس ها حتی سوخو ۳۵ هایی که به ما تحویل دادند را قفل کردند و قابلیت استفاده ندارند و شرط کردند که هر زمان کلید موشک های بالستیک سر سنگین را که خریداری کردند به آنان بدهیم در مقابل کلید جنگنده های سوخو۳۵ را به ما می دهند و این تکاپو برای گرفتن کلید موشک ها برای این است که می خواهند انتقام حمله اوکراین با تانک های آلمانی را زودتر بگیرند و حتی به ایران پیشنهاد داده بودند که در حمله وعده صادق ۲ بصورت مشترک عملیات کنیم، ما اوکراین را بزنیم و شما اسرائیل را تا غرب بین این دو هدف یکی را برای دفاع انتخاب کند که طبیعتا اسرائیل است و اوکراین سقوط می کند اما تهران نپذیرفت، با این حال الان مدل های پایین تر و عملیاتی سوخو که به تازگی خریداری شده فعال است، البته دو تا چهار سوخو ۳۵ ادعا می شود که برای امنیت آسمان تهران فعال می باشد!
لج بازی روسیه در حالی است که در خرید های پیشین موشک و پهپاد ایرانی را به مواضع غیر نظامی پرتاب کرد و باعث شد اوکراین با پیدا کردن لاشه آنها علیه ایران شکایت کند و تهران تصمیم گرفت در محموله های جدید مستشاران خود را اعزام نماید تا با تایید نقطه هدف و مشخص شدن نظامی بودن آن کلید شلیک را فعال نماید، طبیعی است که شلیک بالستیک های سرسنگین به مناطق غیر نظامی اوکراین می تواند تبعات زیادی برای ایران داشته باشد و به همین دلیل تا امروز کلید موشک ها به روس ها داده نشده است.
گفته می شود برخی اهداف در تهران با پهپاد های کوچک سم پاچ ۴۵ لیتری هدف قرار گرفته شده، ۲۵ عدد در آسمان بلند کردند و در مخزن بزرگ آن بجای سم مواد منفجره پر کردند تا اندازه یک پهپاد شاهد قدرت انفجاد داشته باشد.
مجوعا حدود یکصد و ده انفجار در دست وقوع بوده که کمتر از بیست عدد آن عملیاتی و الباقی خنثی می شوند در حالی که ایران در عملیات وعده صادق ۲ دویست موشک شلیک کرد که هشتاد درصد اصابت و تنها بیست درصد ساقط شد، اگر پهنای حریم ایران و اسرائیل را بسنجیم نشان از آن دارد که ایران بسیار بهتر توانسته زیر بار تحریم های فزاینده و بدور از تکنولوژی روز دنیا پدافند هوایی خود را تجهیز کند و از حریم هوایی خود مراقبت نماید.
عبور جنگنده و برخی پرتابه های انفجاری بخاطر این بوده که سامانه های ما محدود بودند و هر سامانه می توانسته تعدادی هدف را رهگیری و لاک کند و با پر شدن ظرفیت راه برای دیگران باز می شده است، برای مثال هر سامانه ۱۵ خرداد می تواند ۶ هدف را تا فاصله ۱۵۰ کیلومتری شناسایی و رهگیری کند، هر سامانه باور ۳۷۳ می تواند ۳۰۰ هدف را در فاصله ۴۰۰ کیلومتری رهگیری و با ۱۰۰ هدف همزمان درگیر شود و مساله جدی این است که چون درانفجارهای شاهرود یا سامانه های اس ۳۰۰ ، موشکی رهگیری نشده احتمال می دهند جنگنده ها در فاصله زیر ۵ کیلومتر وارد شده باشند که باعث شده در سامانه دیده نشوند، برای همین در تهران با چشم انسانی قابل رویت بوده است.
جنگنده ها در مسیر برگشت سامانه های پدافندی ایران در عراق و سوریه را تماما نابود کردند و حدود بیست کشته برایمان به ارمغان گذاشتند که البته روس ها قول دادند سامانه ها جایگزین شوند!
حدود بیست و پنج تا سی نفر زخمی با حال وخیم نیز داریم که با گذشت یک هفته از حمله خطر مرگ تا حدی برایشان رفع شده است.
جنگنده ها گفته می شود در آسمان کشورهای شمالی بصورت جنگنده به جنگنده به هم سوخت رسانی کردند که توانستند در ایران حاضر شوند چراکه سوخت آنها نهایتا ۱۶۰۰ کیلومتر را در حالت مجهز پوشش می دهد.
بشار اسد طی دو حمله به سوریه زخمی شده و اسرائیل به شدت دنبال ترور وی است، عربستان و امارات سعی کردند از طریق همسر انگلیسی او که تبارش به اخوان المسلمین مصر می خورد امان نامه ای بدهند تا با رفتن به سمت اعراب، سوریه را در کنترل در آورده و شریان ایران و حزب الله را قطع کنند اما هنوز نپذیرفته! هرچند یک بار پای ما را در بازار اقتصادی سوریه سعی کرد قطع کند و اگر روس ها به اوکراین حمله نمی کردند بازار به روس ها تعلق می گرفت و وقتی به اسد گفته شد با توپخانه قدرتمندش به حمایت حزب الله برود و اسرائیل را بزند قبول نکرد و گفت این جنگ ما نیست، اما حضرات هنوز به او امید دارند.
حال در کشور دو طیف وجود دارند، طیفی که جنگ می خواهند ولو به قیمت چندین هزار کشته و طیفی که صلح می خواهند ولو به قیمت اعلام شکست حزب الله و حماس و تمام محور مقاومت.
رهبری در سخنرانی خود اعلام کرد قدرت این جوانان باید به دشمن نشان داده شود و محاسبات آنان بهم بخورد، خب می دانیم سخنان ایشان دو وجه داشت هم به دوش مسئولین انداخته شد که جنبه نرمش قهرمانانه داشت و هم وجهه مقاومت، حال رویکرد رهبری نشان می دهد ایشان سمت و سوی جهاد را اتخاذ نموده است و برای این حرف دلیل دارم.
نخست اینکه سعید جلیلی با حکم رهبری مبنی بر دستور حمله به جلسه امنیت ملی می رود، در غیاب رهبری سرلشگر باقری نفر دوم نظام است و در موقع جنگ سردار رشید فرمانده خاتم، حال سردار رشید وظیفه دارد هر زمان که اعلام آمادگی ببیند بدون هماهنگی دستور حمله را اجرا کند، اما او اعلام کرده تا زمان بر طرف نشدن باگ سیستم پدافندی و تقویت همه جانبه آن دستور حمله نمی دهد، تا مشخص نشود مکان به کلی سری شاهرود چگونه افشا شده و نفوذی که بوده دستور حمله نمی دهد، تا عیان نشود سامانه اس ۳۰۰ چرا خاموش شده دستور حمله نمی دهد، چراکه زمینه حمله آماده است.
حقیقت این است که مشکل نفوذی جدی است، یونسی وزیر سابق اطلاعات می گفت مقامات از ترس نفوذی ها شب خواب شان نمی برد، برای همین اخیرا اعلام شد سردار فلاح زاده جانشین نیروی قدس که اکنون جایگزین سردار نیل فروشان شده در سوریه هدف حمله اسرائیل قرار گرفته و بعد در خبر دیگر گفتند آن ساختمان محل اسکان خانواده فرماندهان قدس بوده، گفتند زیاد نخاله آنجا بوده، حتی گفتند عراقچی هم آنجا بوده و بعد مشخص شد خبر را حفاظت نیروی قدس به افراد مساله دار داده بوده تا نشت اطلاعات را پیدا کند و دقیقا دیتای فیکی که آن افراد از ساختمان خالی در دمشق گرفته بودند از زبان العربیه و رسانه های اسرائیلی منتشر شد که نشان می داد جاسوس بودند و بعد از بازداشت آنها گوش و چشم اسرائیل در قدس کور شد، وقتی نفوذی ها در لبنان بازداشت شدند حملات اسرائیل کور شد، مساله نفوذ همیشه جدی بوده مثل وقتی که ابوتراب مسئول نیروی انسانی حزب بخاطر اختلاف با مغنیه عامل آنها شد و ریز مشخصات چهار هزار عضو حزب الله را به اسرائیل داد، یا وقتی هیثم محمد شوربه مسئول برون مرزی حزب بخاطر ولخرجی با مسئول مالی حزب درگیر شد و کینه کرد و عامل شد و جزئیات تمام اعضای اطلاعات و عملیات حزب در کشورهای دیگر را به اسرائیل داد، افرادی که با ته چهره اروپایی از برزیل و دیگر کشورها با دقت انتخاب شده بودند و ناگهان شبکه دچار فروپاشی شد، هرچند افتخار شناسایی آن با سردار سلیمانی بود که با گذاشتن تله جلسه ۵ نفره و لو رفتن آن توسط شوربه توانست نفوذی را پیدا کند.
آذربایجان جزو اهداف حمله بود تا تاوان دخالتش در حمله اسرائیل به ایران یا پیش تر ترور رئیسی و هیات همراهش را بدهد، تهدید شده بود مورد حمله سنگین قرار بگیرد و حزب الله آذربایجان قدرت را در دست بگیرند که متعهد شده جبران کند و وعده مانور مشترک در دریای خزر داده، قرار است تمام پایگاه های نیروی هوایی و نظامی اسرائیل به همراه فرودگاه و تنها میدان گازی و بندرش در کنار یکی از دو گزینه آب شیرین کن یا نیروگاه برقی هدف قرار بگیرد و این موجب می شود تا ماه ها اسرائیل زمین گیر بشود چون این بار سری موشک ها سنگین است! اما نگرانی اینجاست که اگر اسرائیل در پاسخ میدان گازی یا نفتی ما را بزند مهم نیست هم ذخیره داریم هم دانش آن بومی است و به سرعت جبران می شود، حتی مشکل بنزین هم چندان احساس نمی شود، اما مساله برق داریم، نیروگاه برقی اگر هدف قرار بگیرد با بحران برق مواجه می شویم، حال در می یابید چرا دولت به اسم هوای پاک و قربانی نکردن سالانه چند ده نفر از مردم بخاطر آلودگی تصمیم گرفته نیروگاه های برقی که با سوخت مازوت کار می کردند را از دسترس خارج کند، این اقدام دو دلیل دارد، نخست اینکه اگر اسرائیل تصمیم گرفت هماهنگ شده حمله کند یا ضرر کمتری بزند این نیروگاه ها را بزند تا ایران بعدا استدلال کند اینها متروکه بوده و از دسترس خارج شده بود و اسرائیل حمله موثری نکرده و نیازی به وعده صادق ۴ نیست چون خللی ایجاد نکرده، یا دلیل دوم این می تواند باشد که اگر نیروگاه های برق ما را هدف گرفت و با بحران مواجه شدیم این نیروگاه های خاموش شده را فعال کند و بگوید توانستیم برق را تامین کنیم و به مشکل نخوردیم! ضمن اینکه نیاز است مردم به ساعات خاموشی عادت کنند!
حال در می یابیم چرا رهبری اخیرا اعلام کرد کشور به رهبر وابسته نیست و بعد از من باید به سرعت نفر بعدی جایگزین شود، دلیلش همانی است که در پستو ها نقل می شود، مقامات نگرانند که اسرائیل در تلافی بخواهد رهبری را ترور کند و رهبری نیز اعلام کردند حتی به قیمت کشته شدن من باید حمله انجام بشود، ایشان پذیرفتند در مغز استخوان روایات ممکن است همان نفس زکیه ای باشند که اعلام جهاد می کند و کشته می شود و شش ماه بعد ظهور محقق می شود، احتمال دادند مصداق خراسانی نباشند که صاحب قوای مسلح است، چراکه روایت مربوط به خراسانی را اگر با فتحه بخوانیم ایشان خراسانی است و اگر با کسره بخوانیم نفر بعد از ایشان!
حتی می توان فراتر رفت و تصور کرد انتخاب نعیم قاسم در حزب الله با عمامه سفید فتح بابی است تا نفر بعد از رهبری ایران نیز سید نباشد، شاید بسیار جوانتر که بحران کهولت سن تا سال ها نداشته باشند و تحصیل کرده که سوادش زیر سوال نرفته باشد، بی حاشیه که تخریب نشده باشد، با تجربه در سمت های مختلف که مورد وثوق بوده باشد، فردی مشخص و زیرک!
هرچه باشد رهبری تمام تلاشش را کرده تا فرزندانش و یا حتی آقای میرباقری نباشند حتی اگر تمام بدنه حاکمیت آنان را بخواهند.