تارانتینو و دنیرو در جشنواره ترایبکا خاطرات Jackie Brown را مرور کردند؛ علت جدایی دنیرو از Goodbye Girl

به گزارش سینمادرام، «رابرت دنیرو» که چند دهه قبل به ندرت حاضر به مصاحبه میشد، در ماههای اخیر در چند مصاحبه تلویزیونی به «دونالد ترامپ» حمله کرده و نسبت به رئیس جمهور شدن مجدد او در انتخابات پیش رو هشدار داده است. او جمعه شب گذشته در جشنواره ترایبکا با «کوئنتین تارانتینو» به گفتوگو نشسته و از فیلمبرداری «جکی براون» (Jackie Brown) یاد کرده است.
«ددلاین» گزارش داده است که این جلسه پرسش و پاسخ پس از اکران نسخه ۳۵ میلیمتری «جکی براون» برگزار شد اما همکاری تارانتینو و دنیرو فقط یک بخش از این گفتوگوی سی دقیقهای را تشکیل داده است.
تارانتینو مشتاق است بداند که چرا دنیرو از فیلم کمدی رمانتیک «دختر خداحافظی» (The Goodbye Girl) به نویسندگی «نیل سایمن» و کارگردانی «مایک نیکلز» جدا شده است. این پروژه در ابتدا «بوگارت اینجا خوابیده؟» (Bogart Slept Here) نام گرفته بود و کارگردانی آن در نهایت به «هربرت راس» سپرده شد. نقش «الیوت گارفیلد» را «ریچارد درایفس» بازی کرد و در اسکار سال ۱۹۷۸ برنده اسکار شد.
دنیرو میگوید پس از دریافت اسکار برای «پدرخوانده ۲» (The Godfather 2) این نقش را به دست آورده و به فیلمهای «۱۹۰۰» (1900) «برناردو برتولوچی»، «راننده تاکسی» (Taxi Driver) «مارتین اسکورسیزی» و «آخرین سرمایهدار بزرگ» (The Last Tycoon) «ایلیا کازان» ملحق شده است.
دنیرو به یاد میآورد که در جلسات تمرین در استودیوی برادران وارنر به همراه نیکلز تصمیم میگیرد از پروژه جدا شود: «خودم را سرزنش میکنم. برخی مسائل را نمیدانستم، یک نوع خاص از کمدی بود – اثری از نیل سایمون – زمانبندی باید به گونه معینی میبود، من را هیجانزده نکرد.» او حتی به یاد میآورد که وقتی آن جلسات را ترک میکرد فردی پشت سر او میگوید: «او خندهدار نیست.»
بازیگر ادامه میدهد: «جواب نمیداد. دو هفته فیلمبرداری کردیم. در زندگیام سه مرتبه چنین تجربهای با یک کارگردان داشتهام، وقتی که نمیتوانیم او را راضی کنیم – این یکی از آنها بود. در کمپر خود نشسته بودم، وحشتی را حس میکردم. میخواستم دستمزدم را بدهم تا اجازه دهند یک هفته دیگر تمرین کنیم. [پس از یک ملاقات] نیکلز گفت: «فکر میکنم باید تمامش کنیم.»»
کازان از جدایی دنیرو خوشحال میشود و فیلمبرداری «آخرین سرمایهدار بزرگ» را با دنیرو شروع میکند. دنیرو اضافه میکند: «درباره کازان شنیده بودم و چند بار تجربه ملاقات با او را داشتم، همه چگونگی همکاری با او را میدانستند، بنابراین خیلی خوشاقبال بودم که از آن تجربه به سمت کازان میرفتم که عاشق بازیگران بود. [نیکلز] به گونه دیگری کار میکرد. کازان دقیقاً آن چیزی بود که به من گفته بودند.»
دنیرو به یاد میآورد که مدتی بعد با نیکلز ملاقات کرده و کارگردان از او عذرخواهی کرده است: «در آن زمان نمیدانست چطور با من کار کنم. میگفتم: «مشکلی ندارم.» مشکلی نداشتم. هیچ مشکلی.»
او اضافه میکند که روش او برای همکاری با کارگردانان مختلف این است که سخت نگیرد: «به محض اینکه قبول کنم، در کنار آنها قبول میکنم. همه به هم احترام میگذارند، برای من اینگونه است.» دنیرو میگوید در این صورت فیلم راه خودش را پیدا میکند: «نظرت را میگویی، چیزهایی ارائه میدهی، و گاهی با هم مخالفت میکنیم.»
دنیرو در پاسخ به این پرسش تارانتینو که چگونه با بازیگران جوانتر و بریتانیایی یا بازیگری چون «تونی کورتیس» که سبک بازیگری متفاوتی داشت کنار میآمده میگوید: «بخشی از بازیگری بازیگری دوباره است. کاری میکنی که جواب دهد، به همین دلیل است که دوست دارم با بچهها کار کنیم و حتی حیوانات – غیرقابلپیشبینیاند، اما اشکالی ندارد.»
تارانتینو در بخش دیگری از گفتوگو درباره «جکی براون» اعتراف میکند: «احساس میکنم که به تو خیانت کردم؛ شخصیت لوئی در فیلم دیالوگ زیادی ندارد.» دنیرو نقش مردی کمحرف را بازی میکند که به تازگی از زندان آزاد شده و رابطه او با دختری موجسوار پیامدهای غیرمنتظرهای دارد.
تارانتینو درباره سومین فیلم بلندش پس از «سگهای انباری» (Reservoir Dogs) و «قصه عامهپسند» (Pulp Fiction) میگوید: «طرز رفتار، اخلاق و جزئیات مهم بود. به نظر من وقتی چنین بحثی مطرح باشد بهترین بازیگر دنیا هستید.» او در ادامه به شوخی توضیح میدهد که دنیرو را چگونه کارگردانی میکند: «با رابرت، باید خفه شوید… اگر چیزی نگویم، میگوید: «نظرت چیست؟»»
فیلمساز در بخش دیگری از جلسه میگوید برای همکاری با دنیرو طبق توصیه «اولو گراسبارد» کارگردان تئاتر عمل کرده که در زمان نگارش فیلمنامه «سگهای انباری» به او میگوید کارگردانان تازهکار باید روی شخصیتپردازی «عمیقتر» شوند نه «تصویر کلی».
گراسبارد علاوه بر این به تارانتینو میگوید: «ببین، به محض اینکه بابی [دنیرو] کشف شخصیتش را انتخاب کرد، این بخش مهمی از شخصیتپردازی خواهد بود.» تارانتینو ادامه میدهد: «بابی به من نگاه کرد و گفت شخصیت لوئی چه نوع کفشی میپوشد؟ جوابش را میدانستم!» دنیرو اضافه میکند: «جواب خوبی است.» این شخصیت در فیلم اسنیکرهای تنیس مندرسی میپوشد که سالها در زندان نگه داشته است.