بهترین فیلم جشنواره، بهترین فیلم صدرعاملی

عکس از : بهمن زارع‌کهن

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، رضا آشفته و محسن خیمه دوز پس از حضور در جشنواره فیلم فجر به تماشای اثر رسول صدرعاملی یعنی زیبا صدایم کن نشستند، جناب خیمه دوز طی یادداشتی روایت میدانی خود را از این فیلم و روزهای گذشته جشنواره به تحریر در آوردند که در ادامه می خوانیم:

جشنواره‌ای که تا روز چهارم فیلم خوبی نداشت. در روز پنجم ( ۱۶ بهمن ۱۴۹۳) ساعت ۷ عصر، سینمای بدکیفیت برج میلاد یک فیلم دیدنی نمایش داد که در همه اجزایش خوب عمل کرد. در فیلم‌نامه، در کستینگ، در بازیگری، در موسیقی، در کارگردانی، در تدوین، و در ریتم.
فیلم «زیبا صدایم کن»، از رسول صدرعاملی. بهترین فیلم جشنواره تا روز پنجم بود. و همچین بهترین فیلم کارنامه صدرعاملی، بهترین فیلم امین حیایی در بازیگری، بهترین فیلم‌نامه اقتباسی از یک داستان ایرانی، بهترین شکل نگارش فیلم‌نامه که به صورت گروهی و بدون حضور کارگردان انجام شده، روایت خوبی که از یک موضوع تازه و غیرتکراری در سینما ارائه داده، فیلمبرداری خوب، توجه به گیشه بدون گیشه‌زدگی، ترکیب سینمای هنری و سبنمای تجاری که کار بسیار سختی‌ست، ترکیب زیبایی از درام اجتماعی، ملودرام خانوادگی، طنز سینمایی و آنچه سینمای ایران از آن محروم است، یعنی نقد سیاسی اجتماعی بدون تبدیل فیلم به بیانیه سیاسی. نوآوری در پردازش برخی روابط زن و مرد، نوآوری در قاب‌بندی و تروکاژ، و فیلمی که در دو ساعت زمان نمایشش کسی در سالن احساس خستگی یا طولانی بودن فیلم نکرد.
فیلم «زیبا صدایم کن» که یک چهره جدید بازیگری را هم به سینما معرفی کرده (دختر بازیگر نقش اول)، که اتفاقا زیبا و دقیق هم بازی کرده، موفق می‌شود گیشه را فتح کند و به فروش بالایی برسد بی آنکه از لودگی استفاده کرده باشد. «زیبا صدایم کن»، سینما به معنای استاندارد آن است و قابل ارائه در بازار تجاری سینمای جهان.
و ای کاش سینمای ایران در چهل سال گذشته به جای ساخت خزعبلات سینمائی، به راه ساخت فیلم‌هایی چون «زیبا صدایم کن» می‌رفت.
فیلمی که خواهد فروخت، ماندگار خواهد شد و یک خاطره فراموش‌نشدنی برای مخاطبان سینما خواهد شد، اگر سانسور نشود، کوتاه نشود، و همان نسخه جشنواره به اکران هم برسد.
«زیبا صدایم کن»، فیلمی‌ست که مخاطب دوست دارد یک بار دیگر آن را ببیند.
«زیبا صدایم کن»، یک نمونه خوب از سینمای ملی‌ست.
فیلم‌های دیگر جشنواره یا بد بودند و بی‌ارزش، یا متوسط بودند و نهایتا با یکی دو وجه مثبت سینمایی.
تاوان فیلم‌های بد جشنواره را من و رضا، با نهار، شام، میان‌وعده، بستنی، نوشابه‌های جدید و هله‌هوله‌هایی که اسپانسرها توزیع می‌کردند، جبران می‌کردیم تا اینکه «زیبا صدایم کن» جای همه هله‌هوله‌ها را گرفت.
درست مثل اتفاقی که در جشنواره تئاتر افتاد، جشنواره‌ای سرشار از کارهای بد ولی با چند استثناء که در کنار دو بازی زیبا (فرنوش نیک‌روش در زنان آوینیون و الهام سلامت در یخ‌زدگی) یکی پرفرومنس دیدنی بچه‌های جوان مشهد بود، ودیگری پرفورمنس- داستان بچه‌های بوشهر بود که هر دو خوش درخشیدند، و بهترین کار جشنواره هم، اثر غافلگیرکننده بچه‌های بجنورد بود به نام «آداب شکار روباه» که لحظاتی از زندگی آغامحمدخان قاجار را به صحنه برد. با متنی عالی، بازی‌های درخشان، گریم و لباس زیبا، طراحی صحنه درست، کارگردانی عالی با میزانس‌های جذاب، مینیمال و دیدنی.

در زمانه‌ای هستیم که استثناهای کوچک ما را غافل‌گیر می‌کنند.
زیرا جریان‌های بزرگ مرده‌اند.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا